آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
سرپرست گروه تئاتر جوان با اعلام خرسندی از اتفاقات جدیدی که در عرصه تئاتر استان یزد افتاده است، گفت : باید از برنامه های جدیدی که توسط ارگانها و سازمانهای مختلف در سطح استان می افتد استقبال کرد زیرا همه این رویدادها به رشد و پیشرفت فرهنگ و هنر و در اصل هنرمندان و متولیان هنر کمک خواهد کرد ...
البته باید اتفاق دیگری نیز در عرصه هنر استان بیفتد و آن آشتی هنرمندان با یکدیگر است. به نظر می رسد خصومت های شخصی و حسادت و تکبر بیش از حد اکثر هنرمندان را درگیر کرده و باعث گردیده تا به یکدیگر احترام متقابل نداشته باشند یا به عبارتی یکدیگر را به عنوان هنرمند قبول ندارند و احساس برتری دارند. در حالی این رشد و پیشرفت در گرو رشد یکدیگر خواهد بود نه له کردن و جلوگیری از رشد یکدیگر ... باید اجازه داد که به خودی خود شاهد رشد یکدیگر باشیم و کمک کنیم تا عیوب یکدیگر را رفع کنیم و نقد پذیر باشیم. در این گیرودار که انجمن نمایش استان یزد دست به حرکتی جدید زده و هنرمندان را گرد هم جمع کرده حرکتی پسندیده و قابل تامل است ولی آیا آینده هنری استان را به سمت رشد و ترقی متحول خواهد کرد؟!!! آیا مثل همیشه حرکتی میشود و برای همیشه شعله خاموش میشود ؟!!! و چه اهدافی برای رشد هنر و هنرمند در پس این جریانات نهفته است؟!!! خیلی مهم است ؟!!! پس هنرمندان باید کمک کنند تا این جریانات رشد کند و مدیران مربوطه انجام چنین برنامه هایی را وظیفه خود بدانند تا در آینده ای نزدیک شاهد تحولی خوب در عرصه تئاتر و فرهنگ و هنر دیارمان باشیم.
دکتر محمود دهقان هراتی، محمود عالیشوندی و فرید میرشکار آثار بخش نهایی دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» یزد را داوری می کنند ...
دکتر محمود دهقان هراتی، محمود عالیشوندی و فرید میرشکار آثار بخش نهایی دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» یزد را داوری می کنند.
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: دبیر جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» یزد گفت: دکتر محمود دهقان هراتی از یزد، محمود عالیشوندی از شیراز و فرید میرشکار از بوشهر داوری آثار دومین جشنواره استانی تئاتر جوان «سوره ماه» را بر عهده دارند.
محمد صادق کوچک زاده ضمن قدردانی از تلاش هیأت بازبینی جشنواره افزود: هیأت انتخاب آثار متشکل از احمد سلیمانی از قم و محمد محمدسیفی و ابوالفضل سلیمی دربرزی از یزد 9 نمایش راه یافته به بخش بازبینی را در مدت سه روز مورد بررسی و ارزیابی قرار داده و شش اثر برتر را برای حضور در بخش نهایی جشنواره معرفی کردند.
رئیس حوزه هنری یزد ادامه داد: در بخش نهایی جشنواره نمایش های «شبح طبقه سوم» نوشته وحید آبرود و به کارگردانی حامد خلیلی، «خاموشی دریا» به نویسندگی رضا گوران و کارگردانی هادی دهقان، «کمد دیواری» نوشته کیوان میر محمدی و کارگردانی حسام افروز، «حکایت ناتمام یک زن» به نویسندگی احسان جانمی و کارگردانی رضا رحیمی از بافق، «دهانی پر از کلاغ» نوشته جمشید خانیان و کارگردانی جعفر جعفر زاده از میبد و «دِگا» به نویسندگی و کارگردانی امین محمدی نیا طی سه روز با یکدیگر به رقابت می پردازند.
وی افزود: اثر برگزیده این رویداد نمایشی به جشنواره منطقه ای تئاتر سوره ماه معرفی خواهد شد.
در بخش نظرات مدتی این سوال بود و در پاسخ شما دوستان عزیز گزینه های مربوطه را انتخاب کردید و نتیجه آن به شرح ذیل بود : ...
نظرسنجی
به نظر شما کدام عامل در بهتر شدن تولیدات گروه تئاتر جوان موثر خواهد بود؟
سرپرست جدید (7)
2.34%
کارگردان جدید (4)
1.34%
چند کارگردان جوان (2)
0.67%
بازیگران جدید (5)
1.67%
تهیه متن نمایش خوب (15)
5.02%
انسجام گروه (146)
48.83%
آموزش درست در مرکز (10)
3.34%
تلاش و مطالعه عوامل (42)
14.05%
حضور استادان از تهران (11)
3.68%
فرهنگسازی در مردم (18)
6.02%
تشکیل کارگاه های آموزش (21)
7.02%
بازدید از تئاتر مرکز (18)
6.02%
مجموع نظرسنجی ها: 299
وقتی اکثر هنرمندان تاکید بر انسجام دارند یعنی اینکه با یک ارتباط صمیمی و دوستانه و با عشق وقتی در کنار هم باشیم و با خوبی ها و بدی های یکدیگر بسازیم باعث می شود تا کارهای قوی و بهتری را به اجرا برسانیم . بنابر این گروه همه تلاش خود را برای یک انسجام اساسی می کند و برنامه ریزی داریم تا زمینه لازم جهت این انسجام را ایجاد نماییم و این به کمک یکایک اعضای گروه و طرفدراران و هواداران گروه نیاز دارد . به امید روزی که بتوانیم در کنار یکدیگر شاهد حرکات بزرگ و عظیم تئاتر کشوری در گروهی منسجم باشیم .
در اولین جلسه عمومی گروه تئاتر جوان در سال 94 سرپرست گروه خطاب به کلیه اعضای قدیم و جدید گفت : برای رسیدن به درجات عالی و ماندگاری خود در عرصه هنر صادقانه گام بردارید و هدفی جز کمک به یکدیگر برای پیشرفت نداشته باشید. از جدیدترین و کوچکترین عضو گروه تا قدیمی ترین و بزرگترین عضو گروه همه ارزشمندند و هیچ کس حق ندارد کسی را بی حرمت کند. تمسخر یکدیگر و به بازی گرفتن شخصیت انسانها چه داخل و چه خارج از گروه برای همیشه ممنوع می باشد و فرد خاطی حتما اخراج خواهد شد ...
آقایی با اشاره به اینکه گروه در بخش های مختلف فعالیت سال 94 خود را آغاز می کند، گفت : همه اعضای گروه در رده بندی های مشخص باید کمک کنند تا گروه موفق به اجرای برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت خود بشود. همه شما برای ما ارزش خود را دارید و ما اجازه نمی دهیم اثرات مثبت حضور شما در گروه کمرنگ شود. باید سعی کنید تا در تمامی تولیدات آینده گروه دخالت داشته باشید و هر یک سهم مشخصی برای اجرای آنها به دوش بکشید.
در ادامه سرپرست گروه با اشاره به حواشی بی اساس گفت : حواشی همیشه شما را از اصل رشد و پیشرفت دور خواهد کرد و من در همین جا اعلام می کنم حواشی برای من اصلا ارزشی ندارند و کاملا بی اهمیت می باشند. ما اجازه نخواهیم داد که حواشی به اصل حرکت ما ضربه بزند. تلاش کنید همه هم و غم شما تئاتر باشد. همین ...
در پایان آقایی ضمن تشکر از همراهی کلیه اعضا گفت : افتخارات گذشته مهم نیستند و رفتند تا برای همیشه بایگانی گردند. آنچه مهم است حضور درخشان مجدد شما در عرصه تئاتر است. باید دید از هم اکنون چه چیز تازه ای به میان خواهد آمد. باید رقابت کرد و باید شکست خورد تا پیروز شد و باید در مقابل ناملایمت ها و حق کشی ها ایستاد و در این راستا بزرگ و کوچک تئاتر مهم نیست هر که باشد حق کشی که بشود در مقابلش خواهیم ایستاد حتی اگر بزرگترین باشد. حق گرفتنی است و نباید از حق خودمان بگذریم. پس با قدرت و ایمان و اراده آهنین برای رسیدن به رشد و تعالی درست به میدان وارد شوید که زندگی ما همه میدان رشد و پیشرفت و رقابت برای انسان بودن و انسان ماندن است. امید که اشتباهات دیگران را تکرار نکنیم و آن کنیم که خوبان گفته اند درست است و درست بوده است. حق همره تان و علی یارتان باد ...
کارگردان نمایش سکوت روشن بعد از اختتامیه جشنواره منطقه ای تئاتر معلولین کویر ضمن تبریک به تیم اجرایی خود گفت : به توانایی روشن دلان عزیز افتخار میکنم . شاید من فقط 4 روز درگیر تمرین این نمایش بودم . اما تلاش درست و همت شما باعث شد تا اتفاقات خوبی بیفتد و باعث افتخار گردید ...
حضور خود را در چنین جشنواره های کم حاشیه و خالصانه را بسیار با ارزش تر میدانم تا حضور در جشنواره های استانی ارشاد با هزاران جو و حاشیه سازی به خاطر رسیدن به چیزی که حقمان نیست . تمام هم و غم من رسیدن به یک تجربه شیرین در کنار بچه های روشن دل بود و هیچ هدفی جز کشف توانایی این عزیزان را نداشتم تا بتوانم شکرگزار خدای متعال باشم . شادی بچه های روشن دل تمام آرزوی من بود و من در پایان به آرزوی خود رسیدم . خوشحالم که بچه ها یکبار هم که شده در کنار یکدیگر پیروزی را با زحمت و تلاش به دست آوردیم و فهمیدیم تلاش و همت مضاعف با هدف و تکنیک درست به نتیجه خواهد رسید .
البته به قول برخی این جشنواره ها ارزش آنچنانی ندارد و این درست است ولی ارزش انسانهایی که پاک و بی آلایش هستند بی نهایت بیشتر از این جشنواره ها می باشد . اینکه با نداشتن خیلی از امتیازات و توانایی های جسمی و روحی و فکری باز هم امیدوار هستند و از تلاش و کوشش دست برنداشته اند . افتخار میکنم که برای چنین افراد متعهد و انسانی خدمت میکنم و تا زمانی که بتوانم در هر زمینه ای کوتاهی نخواهم کرد و مطمئنم افتخارات بیشتری را به دست خواهند آورد . امید که دریچه ای زیبا به سوی انسانیت و جاودانگی باشد که همه چیز در خوبی و انسانیت جاودانه خواهد ماند .
هنرمندی که نبض فرهنگ و هنر مردمِ کوچه و بازار بود/ مرتضی احمدی از نگاه اهالی تئاتر و سینما
هنرمندان تئاتر و سینما، مرتضی احمدی را نبض فرهنگ و هنر مردم کوچه و بازار معرفی کردند، هنرمندی که هیچگاه مانند او نخواهیم داشت...
به گزارش سایت ایران تئاتر، کمتر کسی است که با هنر مرتضی احمدی آشنا نبوده و یکی از نقشهای ماندگار او را در گوشه ذهنش حک نداشته باشد. این هنرمند پیشکسوت، یکشبه ۳۰ آذرماه بعد از ۹۰ سال زندگی سرشار از هنر و پژوهش، دار فانی را وداع گفت. در این راستا، سایت ایران تئاتر با چند نفر از هنرمندان تئاتر و سینما به گفتوگو نشسته است.
داریوش اسدزاده: دیگرفردی همانند او نخواهیم داشت
داریوش اسدزاده از همکاران و دوستان قدیمی مرتضی احمدی با اظهار تاسف به مناسبت درگذشت این هنرمند عنوان کرد: «او یکی از قدیمیترین هنرمندان تئاتر، سینما و تلویزیون بود که با داشتنن ۹۰ سال سن توانست تاثیرات فراوانی را در عرصههای متفاوت هنری بگذارد.»
او در گفتوگو با سایت ایران تئاتر افزود: «ما رفاقتی بسیار قدیمی با یکدیگر داشتیم و روزهای بسیار خوبی را با یکدیگر گذراندیم. من 20 روز پیش در منزل این هنرمند بودم و او از وضعیت مساعدی برخوردار بود. از شنیدن این خبر بسیار متاسف شدم و برای او از خداوند طلب آمرزش میکنم. ما دیگر فردی همانند او نخواهیم داشت. او هنرمندی بود که در همه عرصهها به خوبی کار کرد و آثار قابل توجهی را از خود به یادگار گذاشت.»
مهدی فخیم زاده: مرتضی احمدی، انسانی برجسته بود
مهدی فخیمزاده، بازیگر و کارگردان سینمای ایران هم درباره مرتضی احمدی گفت: «با مرتضی احمدیسالها دوست و همکار بودم. همیشه به ایشان ارادت خاصی داشتم، چرا که مرد بزرگی بود؛ نه فقط هنرمندی برجسته که انسانی برجسته بود.»
او در گفتوگو با سایت ایران تئاتر ادامه داد: «مرتضی احمدی، اطلاعات و قریحه و تبحر زیادی در زمینه لهجه تهرانی داشت و حتی کتابهایی در این زمینه چاپ کرد. او به عنوان یک بازیگر، بیان بسیار درست و خوبی هم داشت که از سابقه پیشپردهخوانیاش ریشه میگرفت. فقدان ایشان ضایعه بزرگی است و به همه هنر دوستان تسلیت میگویم.»
داود فتحعلی بیگی: به عنوان هنرمندی مردمی و نیک نفس در یادها میماند
داود فتحعلیبیگی، رئیس کانون نمایشهای آئینی سنتی، مرتضی احمدی را هنرمندی تمام عیار دانست و گفت: «او یکی از هنرپیشههای برجسته و خاطره ساز است که همیشه با صدایش در هر ذهنی به یاد خواهد ماند.»
او ادامه داد: «احمدی در مقام یک مولف و نویسنده، از نثر شیوا و دوست داشتنی برخوردار بود که در کتابهایش به خوبی قابل مشاهده است. او خدمات شایان توجهی به فرهنگ عامه کرد که ماندگار کردن بخشی از فرهنگ نمایشهای شادی آور، تصنیفها و موسیقی سنتی ایرانی از جمله آنهاست. از جمله کتابهای قابل توجه این نویسنده «کهنههای همیشه نو» است.»
این بازیگر و پژوهشگر در پایان گفتوگویش با سایت ایران تئاتر یادآور شد: «کارهای هنری و تالیفیمرتضی احمدی هیچگاه فراموش نخواهد شد. او همیشه به عنوان هنرمندی مردمی، دوست داشنتی و نیک نفس در یادها میماند.»
بهروز بقایی: مرتضی احمدی، میراثی گرانبها از خود به یادگار گذاشت
بهروز بقایی، بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی که در اثر تلویزیونی «نوعی دیگر» با مرتضی احمدیهمکاری کرده بود، مرگ این هنرمند پیشکسوت را ضایعهای بزرگی خواند. او به خبرنگار سایت ایران تئاتر گفت: «مرتضی احمدی، در دوره خودش هنرمندی نوآور و بزرگ بود. دستگاه بیات تهران را در موسیقی او باب کرد و تا قبل از او کسی این کار را نکرده بود.»
او افزود: «در کنار هنرش، او همیشه با خندهای که بر لب داشت و چهره شاد و برخورد مناسبش با دیگران، رایحه خوبی از حضورش به یادگار میگذاشت. روحش شاد باد.»
محمد حسین ناصربخت: داشتههای ما نتیجه زحمات احمدی است
محمد حسین ناصربخت، پژوهشگر و مدرس دانشگاه هم ضمن عرض تسلیت به مناسبت درگذشت این هنرمند پیشکسوت بیان کرد: «مرتضی احمدی یکی از برجستهترین بازیگران و پیشپرده خوانان دهه ۲۰ خورشیدی بود. او از جمله افرادی بشمار میرفت که با فرهنگ مردم ایران و تهران آشنایی داشت. او پاسدار فرهنگمان بود.»
او ادامه داد: «در طی سالهای اخیر، احمدی از جمله کسانی بود که داشتهها و تجربیاتش را ثبت و ضبط کرد و در این راه همت بسیاری را به کار بست. اکنون بخش عمدهای از داشتههای ما نتیجه زحمات این هنرمند بزرگوار است. او در این زمینه دانای کامل به شمار میآمد و احاطه بسیاری به فرهنگ مردم داشت.»
ناصر بخت در گفتوگو با سایت ایران تئاتر خاطرنشان کرد: «موسیقی ضربی تهران، از جمله بیات تهران که در موسیقی ما ثبت شده است، به همت مرتضی احمدی شناخته شد. از دیگر سو، او بازیگر بسیار برجستهای بود که در دورههای مختلف جشنواره بینالمللی آئینی سنتی، در کنار ما بود و تجربیات خود را در اختیارمان قرار میداد. ما هنرمند بزرگی را از دست دادیم.»
جواد انصافی: هنرمندی بیهمتا بود
جواد انصاری، بازیگر و کارگردان تئاتر و تلویزیون نیز در باره مرتضی احمدی به خبرنگار سایت ایران تئاتر گفت: « او یکی از بیهمتاترین ضربخوانهای تهران بود. ضربیخوانی و بحرطویلخوانی را هرکسی بلد نیست، اما مرتضی احمدیمرتضی احمدیر رادیو، بیات تهران میخواند و در این زمینه هم منحصر به فرد بود. خوشبختانه به درخواست شاگردانش، بسیاری از دانستههایش را کتاب کرد. جدا از کار بازیگری، در دوبله هم منحصر به فرد بود.»
او ادامه داد: «این اواخر، پسر من، امیرحسین، همیشه همراه ایشان به سر ضبط میرفت. ما همیشه همه سعیمان این بود که بتوانیم شاگردی این هنرمند پیشکسوت را بکنیم و من بسیار زیاد از او آموختم. این ضایعه را به تمام جامعه هنری تسلیت میگویم.»
مراسم تشییع پیکر زندهیاد مرتضی احمدی، روز چهارشنبه سوم دی ماه، ساعت 9 صبح از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار میشود.
نمایش عکاس از 8 الی 10 آبان به مدت سه شب به اجرا رسید . در این اجرا با توجه به تبلیغات کم صورت گرفته تماشاچی خوبی داشت و حضور هنرمندان تئاتر شهرستان بالاخص استاد سید ناصر امامی میبدی باعث افتخار گردید ...
سرپرست گروه تئاتر جوان ضمن قدردانی از کلیه اعضای تیم اجرایی این نمایش گفت : از همه شما دوستان عزیز که در عرصه پر مشقت تئاتر میبد قدم گذارده اید و خالصانه تلاش میکنید بی نهایت متشکرم . از این جمله پر مشقت حرفها بر می آید که بهتر است برخی را بازگویم تا بهتر متوجه باشید و درست تر قدم بردارید . اول اینکه در این مسیر که شاخص های اندکی وجود دارند که دوستانه به فکر کمک به رشد و اعتلای این هنر زیبا باشند گاهی سد بزرگی در مسیر رشد نیز می شوند که باید از آنها عبور کنیم . دوم اینکه گاهی در همین مسیر دوستانمان را بهتر می شناسیم و می فهمیم که همه ما را به خاطر خودشان می خواستند و نه به خاطر خودمان . پس ما به خاطر هنر قدم بر میداریم . سوم و آخر اینکه در مسیر رشد و اعتلا همیشه مشکلات و سختی ها و مشقت ها وجود داشته و اگر وجود نداشته باشد رسیدن به پیروزی و اعتلا اصلا زیبایی و شیرینی خاص خود را ندارد . سیمرغی ها همه این مطلب را به زیبایی درک می کنند و لازم نمی بینم تا همه مطلب را باز کنم .
در پایان سرپرست گروه گفت : بچه های عزیز حرکت شما قابل تحسین است اما در این مسیر اشتباهاتی مرتکب شدید که دوست دارم آخرین بار باشد و خطاهای هنری ای مرتکب شدید که دوست دارم تجربه شده باشد و باز خودسری هایی کردید که دوست دارم با شناختن حرمت ها مسیر خود را پیدا کنید و اصولی قدم بردارید . هرگز برای رسیدن به اهداف والای هنری خود دوستی ها و صمیمیت ها را زیر سوال نبرید و هیچگاه در این مسیر تکروی نکنید که در پایان جز یاس و ناامیدی نخواهید دید . همیشه در قالب گروهی منسجم محکم گام بردارید و مطمئن باشید اگر اهداف عالی ای در سر داشته باشید و با هم یکی شوید و از منم ها دست بردارید هزاران برابر از سیمرغ بالاتر خواهید رفت و هیچگاه در سیمرغ باقی نخواهید ماند بلکه صدها برابر از سیمرغ هم بیشتر رشد خواهید کرد . به امید فهم درست یکدیگر و نگاه داشتن حرمت یکدیگر و توقعات به جا از یکدیگر تا شاهد اتفاقات زیباتری در عرصه تولید گروه باشیم. کار شما خیلی خیلی نیازمند کمک همه اعضای گروه بود و این نقاط ضعف با کمک همه خیلی کمتر می شد . امید دارم انسانیت و صداقت را محور رشد و اعتلای خود کنیم و بس ... علی یار و نگهدارتان ... یاحق ...
به نقل از بازینامه دو گروه اعزامی به جشنواره منطقه ای تئاتر در مشهد (منطقه2) اجرای خوبی داشتند و در روز اختتامیه رتبه اول طراحی صحنه به صادق نصیری برای نمایش ما به هم دروغ نمی گوئیم رسید. در این منطقه 3 نمایش بعنوان کارهای برگزیده به جشنواره فجر راه یافتند. دو نمایش از کرمانشاه و یک نمایش هم از بندر عباس.
در جشنواره منطقه ای بسیج هم که در کرمان برگزار شد در بخش تئاتر صحنه ای رتبه دوم بازیگری زن به زهرا آل داود برای نمایش برسد به دست صفورا رسید به اضافه رتبه برگزیده طراحی صحنه و همچنین رتبه برگزیده طراحی بروشور به سعید شهریار تعلق گرقت. در این جشنواره نمایشهای کرمان و سیستان و بلوچستان به مرحله کشوری راه یافتند.
در بخش تئاتر خیابانی هم نمایش مجلس سهراب کشوناز میبد بعنوان یکی از دو نمایش برتر به مرحله کشوری راه یافت . به همراه دریافت جایزه کارگردانی و بازیگری برتر برای مجید زارعی و همچنین جایزه برتر موسیقی برای کارگر .
دوشنبه باید چشم انتظار نتایج جشنواره کشوری سوره ماه باشیم. دو نمایش سوفیای من و کبوتران چاهی از استان یزد در این جشنواره حضور دارند. برای این دو نمایش هم آرزوی موفقیت داریم ...
سرپرست گروه تئاتر جوان ضمن تبریک به تمامی گروه های یزدی، تبریک ویژه خود را به مجید زارعی شاگرد سابق خود اعلام کرد و گفت : در این دریای متلاطم رسیدن به ذره مقدمه ای برای رسیدن به اوج است . بنده افتخار میکنم به بچه هایی که نطفه شروع و غنچه بودن خود را در کنار ما شروع کردند . زمانی که هنوز در اوایل نوجوانی و بچگی به سر می بردند و اکنون در دوران جوانی رشد و ارتقاء به سر می برند . افتخار میکنم موقع گل گیری شما فرا رسیده است و بسیاری الان دیگر بزرگ شده اید و به سنی رسیده اید که الان وقتش هست . امیدوارم تمامی بچه های تئاتری میبد به درجات عالی دست پیدا کنید و بدانید که لحظه به لحظه حضور در این عرصه را باید قدر دانست و در همراهی با یکدیگر هست که افتخاری بالاتر به دست خواهد آمد . امید به رشد و بالندگی ... امید به انسجام و یکپارچگی ... امید به درخشان شدن نام میبد ... هر که باشید و هر چه باشید و از هر طرفی که باشید وقتی نام میبد بدرخشد یعنی همه به افتخار دست یافته اند . به امید روزهای بهتر از این ... یاعلی ...
یکشنبه 13 مهر ماه 93 ساعت 19:30 با حضور سید ناصر امامی میبدی استاد و پیشکسوت عرصه تئاتر و جمعی از هنرمندان تئاتر از گروه های مختلف شهرستان میبد جلسه ای برگزار شد . در این جلسه سید ناصر امامی از آغاز تمرینات و بازآفرینی نمایش چون پرده برافتد صحبت کرد و گفت : برای سنجش توانایی عوامل کار گذشته را با تغییراتی تمرین میکنیم تا بتوانیم توانایی شما را برای تولیدات بعدی بسنجیم ...
سید ناصر امامی افزود : میبد در گذشته توانسته در استان نامی درخشان را در عرصه تئاتر نشان دهد و مطمئنا باز می توانیم افتخارات جدیدی را به ارمغان آوریم . از همه کسانی که می توانند جدی وارد این عرصه شوند دعوت می شود و امیدواریم بتوانیم کاری درخور را ارائه دهیم و تجربه خوبی به دست آوریم . ما سعی داریم تا زیرساخت ها را دوباره تقویت کنیم و با حرکت درست و تکنیکی وارد این عرصه شوید و این نیاز به همت ٰٰپشتکار و انسجام گروه دارد .
استاد امامی در ادامه از زحمات کلیه عزیزانی که تاکنون کار کردند تشکر کرد و گفت باید حرمت یکدیگر را حفظ کنید و اجازه ندهید کدورتی پیش آید . ما در این مجموعه هیچ تفاوتی بین همه اعضا نمی بینیم و قرار نیست گروهی نیز تشکیل دهیم که کسی دلخور شود ما کار خودمان را میکنیم و هر کس دوست دارد باشد همین .
در ادامه ناصر دهقانی یکی از پیشکسوتان و شاگردان قدیم سید ناصر امامی گفت : سید ما هر کاری که از دستمان بربیاید انجام می دهیم حتی جارو زدن و خاک صحنه را خوردن . بچه ها باید بدانید که سید ناصر امامی مرد بزرگی در استان است و باید از این نعمت استفاده شود . نگذارید تا دیگران استفاده کنند و شما بی بهره باشید باید تا آخرین لحظه همکاری کنید .
ادامه این جلسه محمد جواد آقایی میبدی سرپرست گروه تئاتر جوان ضمن خیرمقدم به سید ناصر امامی میبدی به خاطر بازگشت به عرصه تئاتر میبد گفت : خاطرات زیادی از ایشان دارم و همه از افتادگی و رفتار حرفه ای و انسان دوستانه ایشان می رساند . من همه جا از و حتی از شروع رشد خود را از استادم سید میدانم و هم اکنون نیز حاضرم شاگرد ی ایشان را بکنم . از همه میخواهم این فرصت را از دست ندهید و تلاش کنید تا به موفقیت های خوبی دست پیدا کنیم . همه جوره حاضریم تا به عرصه تئاتر میبد کمک کنیم و خاطرات تلخ گذشته تکرار نشود . باید انسجام اساسی بین هنرمندان تئاتر میبد شکل بگیرد و این با حضور سید اتفاق خواهد افتاد .
مهدی کارگر سرپرست گروه ترنم نیز اعلام همکاری کرد و افزود باید کاری کرد که بچه ها با شوق علاقه دل زده نشوند و برنامه اجرایی بیشتری داشته باشیم . ما نیز آمادگی هر گونه همکاری داریم .
در پایان برنامه ریزی شد تا چهارشنبه 16 مهر ماه 93 ساعت : 7 جهت آغاز تمرینات همه حضور یابند .
برای همه دوستان هنرمند آرزوی موفقیت میکنیم و از گروه مجید زارعی و ابوالفضل طبایی که مقدمات برگزاری این جلسه را فراهم کردند تشکر و قدردانی میکنیم . باشد که شروعی برای آغاز دوستی ها و مهرورزی ها در عرصه تئاتر باشد که همین آغازی برای هر چه حرفه ای تر شدن نیز می باشد .