جستجو
|
تاریخ: ۲۷.۰۶.۱۳۹۱
ماژول:
موضوع: خیر
چندی است که دو بازیگر عزیز کبوتر و فاخته سیمرغ از اعضای خوب گروه تئاتر جوان به دلایلی نتوانستند دیگر با گروه همکاری کنند و پروژه نمایشی سیمرغ به علت عدم حضور آنها به تأخیر افتاد ، به همین بهانه سرپرست گروه واضح اعلام کرد : کسانی که برای زحمات این دوستان و عوامل سیمرغ ارزشی قائل نبودند و باعث عدم حضور آنها شدند مطمئنا در آینده وجدان راحتی نخواهند داشت . زیرا حق 15 الی 20 نفر را که از وقت و سرمایه شخصی خود گذاشته اند را ضایع کردند و خسارت جبران ناپذیری را به گروه وارد کردند که مطمئنا جزء حق الناس محسوب می گردد و این گروه هیچ وقت از حق خود نخواهد گذشت . در ادامه سرپرست گروه ضمن اظهار تأسف از این حرکت نادرست پیام خود را به این دو بازیگر عزیز اعلام نمود که به شرح ذیل می باشد :
کبوتر جان و فاخته عزیز شما همچون دخترم نرگس برایم عزیز و دوست داشتنی هستید و بنده در گروه هر چه کردم و می کنم برای رشد شما عزیزان بوده و خواهد بود . سکوت ... سکوت من زبان ناگفته فرشته هاست ... سکوت ، سر درخشش آن چشمهاست که هنوز از آن نگاه کهنه می سوزند ... بعضی از کلمات را نباید خرج کرد ... بعضی چیزها را نباید فروخت ... روی بعضی از چیزها نباید قیمت گذاشت ... نباید ... من همه چیز را فروخته ام ... همه چیز را ... ولی شاید شما نتوانید ... ترسم از این نیست ، ترسم از بی چیزی در این بازار شلوغی که در آن همه چیز ارزان می خرند و می فروشند نیست ... ترسم انتهایی است که بر آن پایانی متصور نیست ... بر انتهایی که از سوی دیگری مرا به خود می کشد ... از هجوم دنیایی که صاف ترین لحظات مرا طلب می کند ... پنهان ترین نگاه وجودم را می خرد ... بهایش را می دهد ... و گاهی نمی دهد ... و مرا با خود تنها می گذارد ... ترسم از تسلیم شدن است ... تسلیم ... تسلیم ... تسلیم ... تا کی کبوتر و فاخته؟؟!!!! این دریاها آرام می شوند ... کی من نقش آن جزیره را در آن دورها می بینم ... کی می رسد که او که خیر الفاصلین است ... کی می رسد که او که تمام لحظه های عالم مال اوست ... کی می رسد او که مهربان است و همیشه چشمانش این پایین ما را نگاه می کند ، آن فاصله ها را که با آن می توان از تمامی درها گذشت و کسی نمی تواند جلوی پیشروید را بگیرد ... از آن در تنگی که مسیح گفته ... از آن گذرگاه عافیت که تنگ است ... او نشانم دهد بچه ها ... کی می شود که نشانم دهد و نترسم ...! نترسم ... نترسم ... نترسم ... دلم می خواهد نه برای شما ، بلکه برای کسانی که شبی در انتهای آن روزهای سیاه که هر لحظه اش هزار شب تاریک بود ، برای کسی که شبی در آن روزها که زشت ترین روزها عمرم بود و پر بود از تیره ترین کلام عالم ، پر بود از کینه ، به من مهر آموخت ، دلم می خواهد نه برای شما که برای همه بدها و خوبها بنویسم بچه ها ... من روزهای زیادی را با کینه زیسته ام ... روزهای زیادی را که حتی یک روزشان هم برای یک زندگی زیاد است ... من روزها با کینه زندگی کرده ام کبوتر و فاخته عزیز !!!! اما نه ... زندگی با کینه زندگی نیست ... تکرار هر روزه مرگ است ... تنفس بیمار مسلولی است که با هر نفسش مرگ را به درون می کشد ... تنفس بیماری که هر نفسش تمام زیر و بم دستگاه تنفسش را پنجه می کشد و از درون خفه اش می کند ... کبوتر و فاخته من روزهایی از حق زیستن محروم بوده ام ... پس بگذار مثل کلاس تئاتر برایتان داستانی تعریف کنم از شبی یا روزی که من میهمان غریبه هایی بوده ام و میزبانانی داشته ام ... کبوتر و فاخته که میزبان خوبی بودند ... خوب کبوتر ... خوب فاخته ... آن خوبی که شما می دانید معنایش چیست ... آن خوبی که هنوز هر وقت چشمانم را ببندم و لبانم را ، به من لبخند می زند و مثل دخترک کبریت فروش روشن می کند آن تاریکی ها را که هنوز تاریک تاریک تاریک است ... خیلی چیزها را نمی شود فراموش کرد کبوتر و فاخته ... خیلی چیزهای کوچک را نمی شود فراموش کرد ... این طوفانها هنوز همه چیز را از ما نگرفته اند ... هنوز چیزهایی برای ما مانده است ... خیال نکنید که آن حقیقی ترین هیچگاه مجال ظهور بر پست ترین وادی را خواهد یافت ... گمان مبرید که روزی این چشمهای رهگذر ، این چشمهای جستجوگر قانع توان راه یابی به آن گم شده را می یابند ... کبوتر و فاخته کلام حق کلامی نیست که این قدر راحت میان کوچه و بازار روان باشد ... حرف حق شنیدن سخت است و آتشین ... شما هر چه دارید در انتهای قلبتان پنهان کرده اید ... جایی ... جایی که هیچ کلمه ای به آنجا نخواهد رسید ... و هیچ کس نمی تواند با زور کلمه ای را در آنجا محصور کند ... جایی که هیچ دستی به آنجا راه نخواهد یافت ... دارایی تان را خوب نگاه دارید و از آن به خوبی محافظت کنید که هر چه طوفان ، هر چه باد ، هر چه موج بیاید شما چیزی از دست نخواهید داد ... آنچه ماندنی است خواهد ماند ... خواهد ماند ... خواهد ماند ... و در قلب همه بچه های گروه تئاتر جوان جز خوبی شما چیزی نمانده است... پاینده ، پیروز و موفق و مؤید باشید ... کبوتر و فاخته دو بازیگر خوب گروه ...
ارسال شده توسط: مدیرسایت
|
|
|
تاریخ: ۱۶.۰۵.۱۳۹۱
ماژول:
موضوع: خیر
هشتمین سوگواره یتیمان حضرت علی (ع) با حضور ارادتمندان واقعی آن حضرت از 18 لغایت 20 مرداد ماه 1391 در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان میبد برگزار می گردد ...
اجرای این برنامه در حالی است که بسیاری از هنرمندان گروه تئاتر جوان که سالهای گذشته توفیق حضور و همکاری در این برنامه را داشتند . امسال حتی نتوانستند حداقل حضور و وفاداری خود را به مولا و ارادتمندان آن ابراز نمایند . شاید توفیق حضور در این برنامه از خیلی ها گرفته شده است و شاید کسانی که در این برنامه فعالیت دارند توفیق همکاری با آنها را به دست نیاوردند . در هر صورت نمی توان یک طرفه قضاوت کرد چرا که امکان دارد دوستان ما در جای دیگری ابراز ارادتی بهتر و صمیمانه تر به مولایمان را پیدا کرده اند که ما از آن بی نصیب بود ه ایم و حال ما از آنها التماس دعا داریم . در هر کجای دنیایید امیدواریم حق نگهدارتان باشد ... اما یاد ما را از خاطر نبرید و دعایتان را بدرقه ما نمایید . شاید در نزد مولایمان مقبول افتد ... انشاالله ... یا علی ...
ارسال شده توسط: مدیرسایت
|
|
|
تاریخ: ۱۷.۱۲.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
طی تبلیغات گسترده ای که روابط عمومی گروه تئاتر جوان انجام داده است ...
طی تبلیغات گسترده ای که روابط عمومی گروه تئاتر جوان انجام داده است حدود 30 نفر در کلاس های جدید بازیگری گروه شرکت کرده اند . که طبق نظر سرپرست گروه باید با روش دیگری با این آماتورها برخورد شود و شیوه کار و تمرین با این اعضای جدید را با جدیت بیشتری ادامه داد . چرا که بازیگری که هنوز با اصول اولیه بازیگری آشنا نیست اصلا نباید اجازه حضور بر روی صحنه را پیدا کند چه برسد به اینکه در رابطه با بازیگری اظهار نظر کند یا صاحب نظر باشد که در گروه و خارج از گروه بارها ملاحظه شده است . بنابر این باید به کسانی فرصت داد که واقعا استعداد و علاقه لازم را دارند و به این رشته عشق می ورزند . سرپرست گروه اعلام کرد که از این پس در پذیرش بازیگر و اجرای نمایش باید شرایط سختی را در نظر گرفت تا بهترین ها به عرصه تولید وارد شوند . این حرکت باعث کیفیت تولیدات نمایشی خواهد شد ولی در غیر این صورت روز به روز شاهد درجا زدن هنرمندان خواهیم بود . کسانی که تنبلی و راحتی را برای رسیدن به حد عالی این هنر را می خواهند به فکر پیشرفت نباشند و بروند سراغ رشته های دیگر چرا که وقت خود را بیهوده هدر خواهند داد . این رشته نیز مانند تمام رشته های دیگر نیاز به تلاش و کوشش بی وقفه دارد و ما دیگر اجازه نمی دهیم وقت باارزش آدمها هدر برود . پس علاقه مندان به رشته های نمایشی دقت داشته باشند که درست انتخاب کنند و درست گام بردارند تا به چیزی که می خواهند برسند .
ارسال شده توسط: مدیر سایت
|
|
|
تاریخ: ۰۲.۱۲.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
تجلیل از جمشید مشایخی ، اسماعیل خلج ، احمد جولایی و شیرین بزرگمهر، آیین اختتامیه سیامین جشنواره تئاتر فجر در تالار «وحدت» برگزار شد.
در این مراسم که شامگاه گذشته ـ 22 بهمنماه ـ در تالار وحدت برگزار شد، سید محمد حسینی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با تشکر از اساتید هنر نمایش به سخنان جمشید مشایخی که در ابتدای مراسم دربارهی شهدا مطرح کرده بود، اشاره کرد و گفت: از استاد جمشید مشایخی که در 22 بهمن یاد شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند، تقدیر و تشکر میکنم.
تجلیل از جمشید مشایخی ، اسماعیل خلج ، احمد جولایی و شیرین بزرگمهر، آیین اختتامیه سیامین جشنواره تئاتر فجر در تالار «وحدت» برگزار شد.
در این مراسم که شامگاه گذشته ـ 22 بهمنماه ـ در تالار وحدت برگزار شد، سید محمد حسینی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ با تشکر از اساتید هنر نمایش به سخنان جمشید مشایخی که در ابتدای مراسم دربارهی شهدا مطرح کرده بود، اشاره کرد و گفت: از استاد جمشید مشایخی که در 22 بهمن یاد شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند، تقدیر و تشکر میکنم.
وزیر ارشاد:
باید دبیرخانه جشنوارهی سیو یکم از فردا آغاز به کار کند
وزیر ارشاد به حضور پرشور مردم در راهپیمایی 22 بهمن امروز اشاره کرد و افزود: امروز نیز مردم ایران یکبار دیگر عظمت ایران را به جهانیان نشان دادند.
وی با اشاره به سرود« ای ایران» که در ابتدای مراسم اجرا شد، ادامه داد: مردم ایران به این سرود که خوانده شد ایمان دارند و عزت ،شکوه ایران برای آنها یک اصل است و همه گروهها هم به آن عقیده دارند و این اصل متعلق به گروه خاصی نیست.
سیدمحمد حسینی در ادامه به جایگاه پر شکوه تاریخ و تمدن ایران در دوران گذشته ایران اشاره کرد و افزود: امروز نیز همچون گذشته مردم ایران در صنعت، کشاورزی ، تکنولوژی نانو و ماهواره و... پیشرفتهای بسیار چشمگیری داشتهاند که هنرمندان باید سعی کنند این پیشرفتها نیز در آثارشان نمایش دهند. همچنان که در دوران دفاع مقدس نیز بسیاری از تصاویر سرداران و شهدای ما در قالب فیلمها، تئاتر و نمایشهای به تصویر کشیده شدهاند.
وی تصریح کرد: امروز نیز باید نخبگان را تکریم کنیم همچنان که امسال فیلم «شور شیرین» با موضوع زندگی شهید کاوه در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
وزیر ارشاد همچنین گفت: امسال در جشنواره تئاتر فجر به شهرستانها توجه شده است و بخش بینالمللی هم رونق خوبی داشته است.
سید محمد حسینی در بخش دیگری از سخنانش گفت: باید دبیرخانه جشنواره سی و یکم از فردا فعالیت خود را برای دوره بعدی این جشنواره آغاز کند و این گونه نباشد که ما برای جشنواره بعدی زمان را از دست بدهیم.
وزیر ارشاد در ادامه به برگزاری همزمانی جشنواره تئاتر و فیلم فجر اشاره کرد و عنوان کرد: بعضی تصور میکنند همزمانی جشنواره فیلم و تئاتر باعث تداخل و ناهماهنگی خواهد شد و تئاتر، تحتالشعاع جشنواره فیلم قرار میگیرد اما خود من در بازدیدهایی که داشتم شاهد استقبال خیلی خوب علاقمندان بودم ولی با این حال از آقای شاهآبادی درخواست میکنم که از سال آینده جشنواره تئاتر از روزهای اول بهمنماه آغاز شود که با جشنواره فیلم تداخل نداشته باشد و هنرمندان تئاتر به خوبی بتوانند از این دو فضا استفاده کنند.
در ابتدای این مراسم تصاویری از جواد ذولفقاری، رضا انصاری، شاهعلی سرخانی، فرانک میری، قبه زرین و مجید فروغی از درگذشتگان هنر نمایش و تئاتر پخش شد.
همچنین در بخش تجلیل از اساتید تئاتر نیز که با حضور اردشیر صالحپور، خسرو حکیمرابط و محمد دشتگلی برگزار شد، از استاد جمشید مشایخی، اسماعیل خلج، احمد جولایی و شیرین بزرگمهر با اهدای لوح و عکس آنها تقدیر شد.
مشایخی:
افتخار میکنم که امشب در حضور معلمهایم هستم
جمشید مشایخی پس از دریافت تندیس در سخنانی کوتاه گفت: افتخار میکنم که امشب درحضور معلمهای خود هستم که امروز شاگرد شما جمشید، مورد تشویق شما گلها قرار گرفت.
این استاد پیشکسوت تئاتر و سینما افزود: امشب میخواهم چیزی که هممیهنان عزیز نمیدانند را عرض کنم، زمانی که به ایران حمله شد خدمتگزار هنرمندان تئاتر بودم و وقتی که از آنها سوال کردم که آیا حاضرید به جبهه بروید و برای رزمندگان نمایش اجرا کنیم که همه جواب مثبت دادند و گفتند حاضریم، من نیز نامهای مبنی بر این جواب هنرمندان به مسوولین نوشتم ولی هیچ جوابی از آنها نشنیدم.
جمشید مشایخی سخنانش را با قطعه شعری به یاد شهدایی که جانشان را برای ایران فدا کردهاند، به پایان برد.
تقدیر از اسماعیل خلج
اسماعیل خلج دیگر هنرمند پیشکسوت که از وی تجلیل به عمل آمد هم، گفت: حدود 90 رباعی سرودهام که یکی از آنها را امشب برای شما میخوانم، البته این رباعی مربوط به این جشنواره و قدردانی نیست اما به خلوت تنهایی انسان مربوط است.
وی سپس به قرائت رباعیاش پرداخت.
تقدیر از احمد جولایی
احمد جولایی دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر نیز طی سخنانی گفت: فقط میتوانم بگویم متشکرم از اینکه امسال در جشنواره تئاتر، شهرستان نیز دیده شد.
وی گفت: در حالی که تئاتر ملی هنوز مورد وفاق همه هنرمندان قرار نگرفته و در حالی که تعزیه ثبت جهانی شده است سعی کنیم به کارهای شهرستان بیشتر توجه کنیم. همه ما از دیده شدن کارهای تهران خوشحالیم ولی باید به تئاتر شهرستان بیشتر توجه کنیم.
جولایی در پایان گفت: تئاتر آیینه اصغری است که جهاندار اکبر است.
شیرین بزرگمهر:
این بزرگداشت،بزرگداشت دانشجویان من است
شیرین بزرگمهر نیز که در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفت در سخنانی گفت:در واقع این بزرگداشت،بزرگداشت دانشجویان من است و اگر امشب من در این جایگاه قرار گرفتم، بازخورد کلاسهای درس من است و خوشحالم که از دانشجویانم لوح تقدیر میگیرم.
وی همچنین گفت: خوشحالیم که امسال دانشجویان در جشنواره تئاتر دیده شدند چرا که فکر میکنم این یک تعامل دو سویه است که اگر آن را از دست دهیم هر دو طرف متضرر خواهند شد.
خسرو حکیمرابط نیز که برای اهدای لوح تقدیر به روی صحنه آمده بود، درباره جمشید مشایخی گفت: امروز نه با یک دل عاشق بلکه با یک خرمن عشق آتشین با جمشید مشایخی روبرو هستیم. همه ما آرزو میکنیم این خرمن آتش عشق همواره و همچنان گرمابخش صحنههای ما برای جوانان ما در صحنه باقی بماند.
در ابتدای مراسم تجلیل از هنرمندان تئاتر، تصاویری از زندگی هنری تجلیل شدگان پخش شد؛ در این تصاویر که بخشی از آن مربوط به بزرگداشت جمشید مشایخی بود، عزتالله انتظامی، علی نصیریان، حمید سمندریان و محمدعلی کشاورز و جعفر والی، سخنانی در رابطه با نقش و فعالیت این هنرمند پیشکسوت مطرح کردند.
در ادامه این مراسم با حضور سیدمحمد حسینی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ و حمید شاهآبادی ـ معاون هنری وزیر ارشاد ـ از ـ آفتابی ـ مدیر کل اداره ارشاد اسلامی کرمانشاه، قادر آشنا مدیر کل اداره ارشاد استان البرز و حسین ثابتقدم سرپرست اداره ارشاد خراسان شمالی تقدیر شد.
همچنین در ادامه و در بخش معرفی برگزیدگان بخشهای جنبی سیامین جشنواره تئاتر فجر، قوه قضاییه به خاطر نقد و قضاوت درست به نمایش «آدمکش» به کارگردانی محمد زوار بیریا لوح تقدیر و مبلغ 70 میلیون ریال اهدا کرد که این تقدیر توسط دکتر جامی مدیر کل پیشگیریهای فرهنگی قوه قضاییه انجام گرفت.
در بخش معرفی برگزیده نمایش توسط هیات داوران بخش کمیته دانشجویی با تقدیر از نمایشهای «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید»، «سومین شنبه هفته» و «ادیپ»، لوح تقدیر و مبلغ 8 میلیون ریال به یوسف باپیری کارگردان نمایش «ویران» اهدا شد.
بخش مسابقه ایران:
طراحی صحنه: در این بخش هیأت داوران با تقدیر از رضا عباسی و امین سالاری برای نمایش «رویای تفتیده» جایزه این بخش را به شیما میرحمیدی طراح صحنه نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» اهدا کرد.
بازیگری مرد:
در این بخش با تقدر از حسین امیدی بازیگر نمایش «به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» و تقدیر از گروه بازیگران نمایش «پری» به ویژه رضا پاپی و حسین شفیعی؛ جایزه بازیگری به حمیدرضا آذرنگ برای بازی در نمایش «خون رقصه» اهدا شد.
بازیگری زن:هیأت داوران از گیتی قاسمی برای نمایش «خون رقصه» و نسیم ادبی دیگر بازیگر این نمایش تقدیر کرد و جایزه برگزیده به ثریا شیرزادی برای نمایش«مرگ کسب و کار من است» از کرمانشاه اهدا شد.
نمایشنامه نویسی:
در این بخش خیرالله تقیانیپور برای نمایشنامه «پری» و صحرا رمضانیان برای نمایشنامه « مرگ کسب و کار من است» تقدیر شدند و جایزه برگزیده به سلما رفیعی برای نمایشنامه «به مراسم مرگ دادش خوش آمدید» اهدا شد.
کارگردانی:
در این بخش هیأت داوران از حسین پاکدل برای نمایش «عشق و عالیجناب» و آرش دادگر برای نمایش«بازگشت افتخار آمیز مردان جنگ» تقدیر کرد و جایزه این بخش را به سمانه زندینژاد برای نمایش « به مراسم مرگ داداش خوش آمدید» اهدا کرد.
حسین پاکدل که جایزهاش را از هادی مرزبان گرفت، هنگام دریافت جایزهاش در سخنانی خواستار مشخص شدن وضعیت اجرای عمومی این نمایش شد و گفت: قرار بود این نمایش پنج سال پیش با کارگردانی هادی مرزبان اجرا شد که قسمت نشد و امسال اجازه دادند خودم آن را کار کنم.
وی خطاب به معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: از همه دوستان تشکر میکنم که اجازه دادند این نمایش در جشنواره اجرا شود. از یک ماه پیش پنج شش بار به دفتر معاونت مراجعه کردم و میخواستم ایشان را ببینم که هر بار گفته شد فرصت ندارند و من به شوخی به منشی ایشان گفتم، ایشان را روی صحنه در مراسم اختتامیه خواهیم دید که این اتفاق هم نیفتاد.
پاکدل دوباره خواستار مشخص شدن وضعیت اجرای عمومی نمایشش شد و افزود: برای اجرای عمومی نمایش ما فکری شود، یک گروه بزرگ سه ماه و نیم زحمت کشیدهاند همین جا میخواهم قول اجرای عمومیاش را بدهید چون جزو تعهدات بنیاد رودکی بوده است.
آرش دادگر هم هنگام دریافت جایزهاش، این جایزه را به همسرش تقدیم کرد که به دلیل نداشتن بلیت اختتامیه نتوانسته بود در این برنامه حاضر شود.
دادگر با اشاره به شرایط دشوار تمرین این نمایش گفت: نمایشمان را در راهروهای برجآزادی تمرین میکردیم چون جایی برای تمرین نداشتیم.
جوایز بخش مسابقه بینالملل این دوره از جشنواره نیز بدین شرح اعلام شد:
موسیقی:
در این بخش مسعود سخاوتدوست برای نمایش «دو لیتر در دو لیتر صلح» از ایران جایزه را دریافت کرد که این جایزه دو هزار دلار جایزه نقدی بود.
طراحی صحنه:
در این بخش یوشیکاتسو ایتو برای نمایش «قصر مهآلود» از ژاپن جایزهای به مبلغ دو هزار دلار را دریافت کرد.
بازیگری مرد:
صابر ابر برای بازی در نمایش «ریچارد سوم» جایزه این بخش را به مبلغ دو هزار و پانصد دلار دریافت کرد.
بازیگری زن:
در این بخش ناتالی منتا برای نمایش «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» از ایتالیا جایزهای به مبلغ دو هزار و پانصد دلار گرفت.
نمایشنامهنویسی:
حمیدرضا آذرنگ برای نگارش نمایشنامه « دو لیتر در دو لیتر صلح» جایزهای به مبلغ سه هزار دلار دریافت کرد.
کارگردانی:
در این بخش آتیلا پسیانی برای کارگردانی نمایش «ریچارد سوم»جایزهای به مبلغ سه هزار دلار دریافت کرد و چون در سفر بود، ستاره پسیانی به نمایندگی از پدرش این جایزه را گرفت.
جایزه ویژه:
هیأت داوران در این بخش جایزهای به مبلغ چهار هزار دلار به نمایش «قصر مهآلود» از کشور ژاپن اهدا کرد.
جایزه بزرگ:
در این بخش جایزه به آتیلا پسیانی برای نمایش «ریچارد سوم» اهدا شدکه مبلغ این جایزه پنج هزار دلار بود.
منبع خبر : ایسنا
|
|
|
تاریخ: ۱۹.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
نخستین نمایش سیار ایرانی با عنوان "آوار"، عصر دوشنبه 19 دیماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون هنری و سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مقابل تئاتر شهر اجرا میشود.
مراسم افتتاحیه نمایش "آوار" نوشته عیسی ثاقببخشایش با طراحی و کارگردانی محمد مهدی رهنما بر روی کامیون ساعت 16 روز 19 دیماه جاری با حضور دکتر حمید شاهآبادی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدعلی شهنی دشتگلی، سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی و جمعی از مسوولان و هنرمندان تئاتر در مقابل تئاتر شهر برگزار میشود. براساس این گزارش، این نمایش با هدف ترویج تئاتر برای همه و برای عموم مخاطبان در نقاط مختلف شهر اجرا میشود. سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی ضمن بیان این مطلب درخصوص اجرای نمایش به شیوه سیار گفت: «ایده و طرح اجرای نمایشهای سیار که مورد توجه جناب آقای دکتر شاهآبادی معاون محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و از سوی ایشان نیز مطرح شده، به حدود هشت ماه قبل برمیگردد و براساس این که نمایشهای سیار گروههای مختلف بتوانند در نقاط مختلفی از شهر با امکانات نوری و سیستم صوتی به صورت سیار به صحنه بروند، سعی کردیم امکاناتی فراهم کنیم تا هر نوع مخاطبی بتواند از این نوع نمایشها بهرهمند شود.» دشتگلی در ادامه یادآور شد: «بر این اساس چنین نمایشهایی با تهیهکنندگی اداره کل هنرهای نمایشی و با همکاری مؤسسه توسعه هنرهای معاصر در دست تولید است و اولین نمایش از این نوع نمایشها که محصول اداره کل هنرهای نمایشی است بر روی کامیونی به طول 8 متر و عرض 4 متر و در مجموع در صحنهای که 28 متر مربع است، توسط گروه هنری میثم به سرپرستی محمدمهدی رهنما اجرا میشود.» وی گفت: «امکانات این کامیون که در حد یک سن تئاتر است، با سیستم نوری و صوتی نسبتاً مناسبی طراحی و پیشبینی شده و شامل پشت صحنه، اتاق گریم و لباس به مساحت 12 متر، مجهز به دوربین مدار بسته، میکرفونهای بیسیم و یک تلویزیون 150 اینچی است.» دشتگلی همچنین گفت: «ویژگی این نمایش این است که به وسیله این کامیون میتوان به راحتی نمایشهایی را در هر نقطهای از شهر همچون میدانگاهها و پارکهای عمومی اجرا کرد و گروه اجرایی در چنین جاهایی مستقر شوند و نمایشهایی را که از قبل تمرین و تهیه شده برای عموم مخاطبان به اجرا درآورند.» سرپرست اداره کل هنرهای نمایشی با بیان این مطلب که طراحی این کامیون توسط آقای حقیق انجام شده، در بخش دیگر از سخنانش افزود: «قصد داریم در آیندهای نزدیک به تعداد استانهای کشور چنین نمایشهایی را تولید کرده و در سراسر استان به اجرا درآوریم.» دشتگلی در پایان گفت: «نمایش "آوار" قرار است از 19 دیماه به مدت 20 شب تا پایان ماه صفر بر روی این کامیون در 20 نقطه شهر تهران به اجرا درآید.» محمدمهدی رهنما که طراحی، کارگردانی و مجری طرح این نمایش را برعهده دارد نیز درباره اجرای نمایش سیار "آوار" گفت: «از آنجا که مدتی است طراحی امکانات اجرایی این نمایش را در گروه هنری میثم دنبال میکنیم، سعی کردیم امکانات خوبی را در این کامیون فراهم کنیم که متناسب با امکانات سالن باشد. ضمن آنکه خود کامیون که در حدود 28 متر مربع است، از چهار طرف باز میشود و تمامی امکانات صحنهای آن به صورت هیدرولیکی عمل میکند. امکانات این کامیون برای اجرای نمایشهای سیار طوری طراحی شده که میتواند صحنه نمایش در عرض 4 دقیقه از 4 طرف آن باز شود و در مدت 6 دقیقه همه وسایل آن جمعآوری شده و آماده حرکت به نقطه دیگری از شهر شود.» کارگردان این نمایش سیار در ادامه گفت: «نمایش آوار که تلفیقی از نمایش و نقالی است با نام اصلی نماخوانی خطبه زینبیه با نماخوانی (بازیگری) محسن تقیزاده، علیاکبر حاجیشمس، سیدحامد مشکاتی، عیسی ثاقببخشایش و مهدی مهدیرهنما اجرا میشود و محمد رحیمی کارگردان تلویزیونی، محسن تقیزاده کارگردان هنری و محمدمهدی رهنما کارگردان مستند آن است.» سایر عوامل این نمایش عبارتند از: دستیار اول تهیهکننده و کارگردان: سعید حضرتی، خواننده: هادی سادات، نقاش: فرهاد رحمتی، تهیهکننده گروه هنری میثم: مهدی رهنما.
|
|
|
تاریخ: ۱۴.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
نه راست، نه چپ، فقط ضددین
خبرگزاری فارس: حالا بعد از دیدن "کشتار خاموش" میشود به خوبی معنای ذات تئاتری را فهمید که طی آن میشود نه در چپ بود و نه در راست و همه توان را برای زیر سئوال بردن دین و دیانت به کار برد.
نگاهی به نمایش "کشتار خاموش" کاری از نصرالله قادری نه راست، نه چپ، فقط ضددین
خبرگزاری فارس: حالا بعد از دیدن "کشتار خاموش" میشود به خوبی معنای ذات تئاتری را فهمید که طی آن میشود نه در چپ بود و نه در راست و همه توان را برای زیر سئوال بردن دین و دیانت به کار برد.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، یک وبلاگ در یادداشتی برای نمایش کشتار خاموش نوشت:
کشتار خاموش روایتی بلند و خستهکننده از یک مادر(ژانت) است که به دنبال دخترش(مونیکا) میگردد و وقتی میفهمد که او از سوی گروهی تروریستی مامور به کشتن پدرش(بزرگ) شده تمام تلاشش را میکند تا دوباره خانوادهاش را بازسازی کند. شموئیل(کرامت رودساز) شاید از منظری، کلیدیترین بازیگر نمایش "کشتار خاموش" است. چون هم در تشکیلات ترویستی و هم در کلیسا، که دو صحنه متفاوت از این نمایش است، حضور دارد و هم با توجه به اسمش میشود فهمید که نه مسلمانی افغانی و نه پدری مسیحی، بلکه یک یهودی نفوذی است.
آخرین ساخته نصرالله قادری در ظاهر با تشکیلات تروریستی مخالفت میکند و اعتراض اصلیاش را به دستهای پشت پردهای دارد که برای آدمها تاریخ مصرف قائلند و هر وقت که بخواهند، جان آنها را مگیرند اما خط محتوایی و زیرپوستی این نمایش اعتراضی ظریف به دین است.
شموئیل با لباسی شبیه قبا، با آستینهایی که برای وضو بالاست و با تسبیحی که به دست دارد، نماد یک روحانی شیعه و افغانی است و در کلیسا همین شخصیت، کشیشی است که به خدا هیچ اعتقادی ندارد. گفتههای ریاکارانه او از سوی هراچ(حسین شمس) به مسخره گرفته میشود و در ظاهر مسلمان خویش هم به صراحت اعلام میکند که به خدا اعتقادی ندارد.
"کشتار خاموش"بیشتر از هر چیز میخواهد تاکید کند که بین شخصیتهای دینی و گروههای تروریستی ارتباطی ناگسستنی وجود دارد که به خاطر حفظ حکومتها و تحمیق مردم، امری اجتناب ناپذیر است.
توهین و تمسخر کشیش مسیحی از سوی هراچ در برخی از صحنه ها انقدر عمیق میشود که حتی جا دارد مورد اعتراض مقامات رسمی کلیسا هم قرار گیرد.
اگر چه شموئیل در نقش روحانی شیعه و افغانی سعی میکند به نحوی پنهانتر و حسابشدهتر اعتقادات اسلام و ارتباط با تروریستها را نشان میدهد. آغاز نمایش که شموئیل، نوئیل و هریس در زیر پارچهای یک دست و قرمز رنگ به نشان خون مردم قرار دارند، تمثیلی از این ارتباط است.
در پایان نمایش هم مونیکا که مدام از عبارات توهین آمیز نسبت به دین و آیین استفاده می کند، به راحتی همه را میکُشد و فقط دلقک ماجرا که نمادی از شخصیتی لائیک و بیدین است میتواند از تمام ماجرا، جان سالم به در ببرد.
نصرالله قادری در یادداشتی مینویسد: "کشتار خاموش" پیجوی ایمان گمشده است. روایتگر تنهایانی است که خدای خود را گم کردهاند. حکایت مردمانی است که به وعده داده شده حضرت حق حتما به پیروزی میرسند. حکایت غربت، تنهایی، سرگشتگی و پیجویی خدا! تا کی به خدا برسند یا خلأ!
و سئوال اینجاست که از بین شخصیتهای نمایش، کدامیک به خدا میرسند؟ و اساسا تعریف این نمایش از "خدا" چیست؟
قادری در جای دیگری مینویسد: من که هرگز نه در قبیله چپ بودهام و نه در جمعیت راست و نه در جمع منورالفکرها جایی داشتهام و همیشه از همه سو متهم بودهام به ذات تئاتری میاندیشم.
و حالا بعد از دیدن "کشتار خاموش" میشود به خوبی معنای ذات تئاتری را فهمید که طی آن میشود نه در چپ بود و نه در راست و همه توان را برای زیر سئوال بردن دین و دیانت به کار برد.
حالا ضعف در دیالوگها، بازیهای نچسب و طولانی بودن دیالوگها برای بیان یک موضوع ساده و اشوههای بیش از حد برنادت و ژانت، خود، حدیث مفصلی است که جایی برای پرداختن به آن باقی نیست؛ و الا بیشتر از آن میشود از چهره خسته تماشاگرانی نوشت که به هوای قادری بلیط ۶۰۰۰تومانی کشتار خاموش را میخرند و در پایان اجرا، سرخورده و خسته، تالار سایه را ترک میکنند.
|
|
|
تاریخ: ۱۴.۱۰.۱۳۹۰
ماژول:
موضوع: خیر
در طول تاریخ هر ملت و فرهنگی به مثابه زبان ابزار و گستره ارتباطی مشخصی برای بیان دیدگاه ها و نظرات اش نسبت به هستی و جهان داشته است. در واقع هر ملت فرم و قالب بیانی خاص خود را برای بیان محتوا و دیدگاهش انتخاب کرده و به تدریج این ابزار و فرم بیانی را به دیگر ملت ها نیز عرضه کرده است.
اشراق ایرانی و تئاتر جهانی
در طول تاریخ هر ملت و فرهنگی به مثابه زبان ابزار و گستره ارتباطی مشخصی برای بیان دیدگاه ها و نظرات اش نسبت به هستی و جهان داشته است. در واقع هر ملت فرم و قالب بیانی خاص خود را برای بیان محتوا و دیدگاهش انتخاب کرده و به تدریج این ابزار و فرم بیانی را به دیگر ملت ها نیز عرضه کرده است.
مهدی نصیری: اما یک مسئله مهم در مورد این شکل بیان آن است که فرهنگ ها بر اساس محتوا و تفکر غالب آنها بهترین فرم را برای انتقال و ارتباط اندیشه هایشان انتخاب کرده اند. یونانی ها تئاتر و جهان آئین ها و اساطیر را با اشیل، سوفوکل و اوری پید برای بیان دنیایشان انتخاب کرده اند و این فرم و قالب زیبای هنری را به جهان عرضه داشته اند. رومی ها علاوه بر نمایش که هدیه یونانی ها به آنهاست هنرهای پلاستیک، معماری و نقاشی را برای عرضه دنیایشان به جهان انتخاب کرده اند. آلمان های خردورز و دنیای منظم شان با خردورزی فلسفی شان به جهان معرفی شدند و دیدگاه های هستی شناسانه شان با کانت و دیگر فلاسفه مهم این ملت به جهان عرضه شد، فرانسوی ها که نزدیک به ایتالیا و آلمان بودند، بعدها ترکیبی از هنرهای دیداری و دیدگاهی را در سینمایشان به تکامل می رساندند و به عنوان یک ابزار مهم در اختیار بیان نظریاتشان قرار دادند. ابزار بیان ما ایرانی ها نیز در طول تاریخ شعر بوده است. مظهر تجلی و نمود دیدگاه و تفکر شرقی را به درستی می توان در اشعار شاعرانی چون حافظ، سعدی، رودکی، فردوسی، خیام، عطار و ... جستجو کرد و جالب تر آنکه گونه ها و اشکال دیگری چون فلسفه، حکمت و هنر نیز از دل همین اشعار خودنمایی کرده اند . چه چیز مهمتر ازاینکه هنرمندانی چون "پیتربروک" در دنیای خالی از معنای غرب با اینکه سال های سال است تمام ابزارهای نمایش و تئاتر را در اختیار دارند در جستجوی معنا به سراغ اثر فاخر و بزرگی چون منطق الطیر عطار نیشابوری می آیند داستان شرقی و حکمی سفر مرغان را برای محتوا و داستان اثرشان انتخاب می کنند. در حوزه ادبیات تطبیقی بسیاری از اشعار و داستان های شعری ایرانی با داستان ها، نمایش ها و افسانه های غربی مطابقت دارند و بسیاری از این منظومه های شعری هم جهان غرب را شگفت زده کرده اند و مورد توجه آنها قرار گرفته اند. اما در این میان و عرصه هنرهای نمایشی شاهنامه فردوسی توسی و منطق الطیر عطار نیشابوری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردارند. صرفنظر از برداشت ها ، اقتباس ها و اجراهای نمایشی زیادی که در ایران و خارج از ایران از منطق الطیر صورت گرفته ، یکی از مهمترین اقتباس ها به نمایش کارگردان بزرگ قرن حاضر که میراث دار بزرگانی چون استانیسلاوسکی، گروتفسکی، میرهولد و دیگران است، بر می گردد. حدود سه دهه اخیر پیتربروک در ادامه همه کاوش های هستی شناسانه اش گروه بازیگران خود را به دنبال آشناکردن با ملیت های متفاوت در پاریس گرد هم می آورد در اوج شهرت، تئاتر تجاری و برخوردار از حمایت های مالی را کنار می گذارد تا نیروی خود را بر یک برنامه منظم پژوهشی متمرکز سازد. پیتربروک در اوایل دهه هفتاد میلادی به دستیاری تدهیوز، شاعر انگلیسی، یک زبان تازه به نام اورگاست به وجود می آورد و نمایشنامه ای به همین نام را می آفریند که بازیگرانش آن را در سال 1971 در ایران اجرا می کنند. این اثر برای بسیاری از کسانی که نمایش را در ایران دیدند مثل "آندروپورتر" منتقد موسیقی تجربه ای فراموش ناشدنی بود:"تماشاگری که عمیقا وارد به عالم اورگاست می شد، از آزمون آتش می گذشت و دیگر هرگز نمی توانست همان آدم برفی بماند. در همان زمان ایروینگ وار دل در روزنامه تایمز، نوشت که این اثر آغاز چیزی است که نه تنها برای بروک تازه است بلکه در تاریخ تئاتر دنیا نیز همتا ندارد: آفرینش شکلی از تئاتر که قابل فهم برای هر گونه آدم روی زمین است." 1 اما بروک که تازه با دنیای شعر و ارتباط میان شعر و نمایش آشنا شده ، از این نتیجه زیاد هم خشنود نیست و هنوز احساس می کند که به زبانی جهانشمول و همه فهم دست پیدا نکرده است. او به دنبال تئاتری است که جدی و شوخی و معنویت و جسمیت را همزمان شامل شود و مورد پسند خاص و عام نیز قرار بگیرد؛ "و بدینسان بود که پیتر بروک به منطق الطیر- شاهکار قرن دوازدهم (ششم هجری)، اثر فریدالدین عطار نیشابوری روی آورد تا تئاتری بیافریند که هر کجا به اجرا در آید و برای همه از خاص و عام قابل فهم باشد."2 این منظومه شاعرانه با محتوایی کاملا ایرانی و شرقی روایت می کند که چگونه پرندگان شناخته و ناشناخته جهان گردهم می آیند تا درباره چگونگی سفر برای یافتن سیمرغ با هم گفتگو کنند و عاقبت سفرشان را برای یافتن کاملترین پرنده آغاز می کنند و به جایگاه سیمرغ می رسند در آنجا تواناترین ها و داناترین ها و رهروترین ها هستند که به منزل سیمرغ می رسند و خودشان را که سی پرنده (مرغ) هستند می یابند و به وحدت با یکدیگر می رسند.
"چون نگه کردند این سی مرغ زرد بی شک این سی مرغ آن سیمرغ بود در تحیر جمله سرگردان شدند باز از نوعی دگر حیران شدند خویش را دیدند سیمرغ تمام بود خود سیمرغ سی مرغ مدام"3 سفر مرغان به دنبال سیمرغ و تحیر و سرگردانی آنها در این وادی بر خاسته از تفکر و عرفان ناب و خاص ایرانی است که در هزار توی معنویت انسان طی طریق می کند و با راسیونالیسم و خردورزی غربی سرتاپا در تضاد و تفاوت است. در عین حال عطار این تفکر شرقی را در ساختار روایی خاص ایرانی نیز روایت می کند تا تابع اصول و قواعد خود است و این قواعد را به کمال ودرستی رعایت می کند. عطار در پیشگفتار کتاب خود نوشته است:
"هرک این را خواند مددکار شد و آنک این دریافت برخوردار شد اهل صورت غرق گفتار من اند اهل معنی مرد اسرار من اند این کتاب آرایش است ایام را خاص را داده نصیب و عام را " جان هایلپرین، در ابزرور یازدهم ماه می 1980 می نویسد: "اجرای پیتربروک از منطق الطیر، که اخیرا در نیویورک گشایش یافته است تا نقد نوشته ها را به هذیان گویی تبدیل کند، از نخستین تجربیات بروک به هنگامی بود که مرکز بین المللی پژوهش تئاتری پاریس را در ده سال پیش به وجود آورد. پس به یک معنا، اجرای این افسانه صوفیانه ده سال طول کشیده است تا کامل شود و ارزشش را داشته است. نمایش منطق الطیر آن چیزی را که کتاب کوشیده است طی سالیان به دست آورد- به جوشش در می آورد و به طرز شگفت انگیزی روشنی می دهد."5 بدینسان تفکر شرقی نه تنها ابزار و ساختار غربی را به تحرک و جوشش وامی دارد بلکه زبان وقالب بیانی شعر عطار باعث می شودکه هنرمندی چون پیتربروک که دوران خود یگانه هنرمند پیشرو هنر تئاتر جهان است در پروسه تولید هنری محتوا، شیوه و مولفه های ساختار عطار نیشابوری را نیز برای رسیدن به نتیجه مطلوب برگزیند. "پیتر بروک در سال 1972 با گروهی از بازیگرانش (از جمله کسانی که هیچ زبان انگلیسی نمی دانستند) با کاروانی از لندرورها و خدمه شان، یک گروه فیلمبرداری، یک روزنامه نگار گزارشگر و جان هایلپرن (که کتابی درخشان درباره این تجربه به نام منطق الطیر نوشته است) سفری را آغاز کردند که 000/60 دلار خرج برداشت، سه ماه و نیم طول کشید و آنان را به شش کشور برد؛ الجزیره، نیجریه، نبین، توگو و داهومی و مالی . آنان هیچ برنامه از پیش تعیین شده ای نداشتند اما بروک امیدوار بود نمایشی ویژه بر اساس این اثر عرفانی شاعر ایرانی تدارک ببیند. "6 تدهیوز می گوید که در نژاد بشر نوعی خودآگاه لحنی مشترک وجود دارد، زبانی که متعلق به زیر سطح لحن های معمولی است و در جایی قرار دارد که تفاوت ها بروز می کند. شعر، ابزار بیان ما ایرانی هاست و هم ساختار و هم اندیشه و محتوا را در خود دارد؛ جهان ادبیات بزرگانی چون عطار را همواره درک کرده و به دنبال تحلیل و شناخت فرم و محتوای ارتباط اثر این بزرگان با مخاطبانشان بوده است. اما اصلا خوب نیست اگر بگوییم که ما در این حوزه سال هاست که کوتاهی کرده ایم و از همین روست که در ادبیات داستانی، هنرهای نمایشی ، فلسفه، سینما و دیگر حوزه های فکر و هنری مان به جای رجوع به گنجینه های موجود شیفته ساختار و ابزارهای غربی شده ایم....
منابع: 1.مقدمه ای بر تئاتر- اورلی هولتن – ترجمه محبوبه مهاجر- انتشارات سروش 1384- صفحه 64 2.تئاتر تجربی- جیمز روز- اونز- ترجمه مصطفی اسلامیه- انتشارات سروش 1376- صفحه 228 3.منطق الطیر عطار- دکتر کامل احمدنژاد و دکتر فاطمه صنعتی نیا- نشر زوار 1379- صفحه 112 4.شرح و احوال و نقد و تحلیل آثار عطار- استاد فروزانفر- نشر امیرکبیر- صحفه 48 5.تئاتر ، هویت و نمایش ملی- عباس جوانمرد- نشر قطره 1383- صفحه 119 6.تئاتر تجربی – صفحه 230
|
|
مجموع 57 on 6 در صفحات 10 در هر صفحه
<< ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶
تصویری از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد تاسیس
گروه تئاتر جوان میبد و اختتامیه نمایش سی مرغ ، سیمرغ
(آبان ماه 1391)
تصویری از آخرین روز حضور کوروش زارعی در کارگاه نمایش گروه ( شهریور ماه 1392 )