آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
آنچه مشخص است این است که فرهنگ بزرگترین میراث بشری است و هنر زیباترین روش انتقال این میراث می باشد . بسیاری از ارزشهای زیبا به مدد هنر فراگیر می شود و اگر فضا برای بالیدن هنر سالم مهیا نشود، چیزهای دیگری جای آن را خواهد گرفت . باید گفت که مسئولین جدید شهرستان میبد دیدگاه های جدیدی دارند و حرفهای تازه ای می زنند اما به نظر می رسد که باید همانگونه که جلساتی مفصل و پیگیرانه در بخش اقتصاد با حضور مدیران و بخش خصوصی دارند می توانند جلساتی حداقل ماهانه با اصحاب فرهنگ و هنر داشته باشند تا بتوانند به بحث و تبادل نظر درباره مشکلات این بخش بپردازند و عملا در این رابطه دست به کار شوند . تا زمانی که خود مسئولین به این امر به طور جدی نظر نداشته باشند مطمئنا کار به جایی نخواهیم برد ...
در سال جدید شاهد جلسات متعددی در ادارات و مرکز های مختلف بودیم که هیچ کدام از آنها به صورت جدی روی بحث فرهنگ و هنر وقت نگذاشته اند . با نگاهی جدی و منتقدانه می بینیم که اکثرا به هنر به دیدگاه تبلیغاتی و اعلام بیلان کاری نگاه می کنند که بس ناجوانمردانه است و یکسری هنرمند بازیچه این بازی می شوند . اما باید توجه کرد که این دوستان مسئول اگر می خواهند کاری بکنند می بایست با جدیت و با بنا گذاشتن زیرساخت های اساسی آموزش و ترویج فرهنگ و هنر این حرکت را شروع کنند و اجازه قطع این حرکت توسط مسئولین بعدی ندهند و این نیاز به بنیادینه کردن این حرکات است . در حال حاضر حرکات سطحی و بی بنیادی می بینیم که اکثرا برای این است تا بگویند فلان مسئول به فرهنگ و هنر ارزش قائل است . اما اساسا آیا این مسئولین حاضر می شوند تا پای سخنان و درد و دل های هنرمندان بنشینند و یا نه چند جلسه سوری و مسخره برای اینکه هنرمندانی جمع بشوند و حرفی بزنند و بروند و در پایان اصلا هنرمندان درک نشوند به چه دردی می خورد ؟!!!
اساسا برای ما مهم نیست که قرار است چه تغییری در فرهنگ و هنر شهر ما رخ بدهد زیرا اگر مهم بود دین را با اعقاید شخصی خود تعریف نمی کردیم و به خورد مردم نمی دادیم . مردم بیچاره درگیر مسائلی و بحث هایی شده اند که در صحبت با آنها متوجه عقده ها و درگیری های مالی و فقر فرهنگی و هنری آنها می شویم . تا جایی که در یک جمله می گویند : فرهنگ و هنر کیلویی چند ؟!! همین مسئولینی که فلانی را بی فرهنگ خطاب می کنند نگاه نمی کنند که خود برای فرزندانشان چه کرده اند و به عنوان مسئول برای فرزندان مردم شهر خود چه کرده اند . یکسری با هم همراه شویم و فعالیت های فرهنگی و هنری خود را اساسا مورد بررسی قرار دهیم . تا مشکلات را نبینیم و بررسی نکنیم و از نظرات شخصی و بی بنیاد دست برنداریم تغییری شاهد نخواهیم بود . . هرچند که فرهنگ نادرست یک شهر را نمی توان یک روزه و چند روزه و یا یکساله تغییر داد و زمان طولانی نیاز دارد ولی میتوان از جایی شروع کرد و این فقر فرهنگی را به حداقل رساند .
برای اثبات این حرف میتوان به چیزهایی اشاره کرد که در پروژه های همین مسئولین حضور خیلی از دوستان جوان از مرکز و کارآمد بودن آنها را باور دارند ولی یک جوان میبدی خیر . چرا چون تربیت نکرده ایم و نداریم جوانی که محکم حرفش را بزند و حقش را بگیرد . آیا این چیزها مشکلات کمی است ؟!!! جوان میبدی ما چه تفاوتی با یزدی ، شهرستانی و تهرانی دارد و مگر این جوان را خود ما تربیت نکرده ایم و مگر ما به عنوان مسئول نباید برنامه ای برای آینده جوانان شهر خود داشته باشیم . مگر نباید جوان ما بداند که هر چیزی جایگاه خود را دارد و همه چیز را به نام دین بر او قالب نکنیم و در ته ماجرا دیدگاه شخصی ما بوده است که سالها جوان مردم را به سویی برده است که عمرش را تلف کرده است . خوب که نگاه می کنیم از دیدگاه امیرمومنان علی (ع) آنقدر دین مبین اسلام سخت نگرفته است که ما برای جوانانمان سخت گرفته ایم تا جایی که جوان امروز ما نیز از هنر و فرهنگ ایرانی خود چیزی نداند و حتی نظری نداشته باشد .
خوب که نگاه کنیم البته جوانان کنونی ما خیلی نسبت به ده سال گذشته عوض شده اند . اما آیا خوب نگاه کرده اید که به تقلید از خیلی از شهرهای دیگر دارند دگرگون میشوند و اصالت خود را از دست می دهند . آیا نگاه کرده اید که روشنفکری ها آنها نیز از فیس بوک و دیگر رسانه ها تامین میشود و جوان ما گاهی در این راه هدف مشخصی ندارد و فقط سرگرم است ... راهی بیابیم که درست رشد کند و درست استفاده کند و هنراصیل را ارائه دهد ... در هر صورت فکر می کنیم که مسئولین نقش مهمی در هدفدار کردن فعالیت های فرهنگی و هنری مردم دارند و باید به اینها جهت دهند تا در آینده زیر دین آنها نباشند . مگر نه اینکه وقتی نهج البلاغه را می خوانیم امیر مومنان در تمام زمینه ها (سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی) فرمایشات بسیاری دارند . پس خود و مسئولین زیر مجموعه خود را مکلف بر این سخنان می دانند و حال نگاه کنیم به مسئولین که از اصل تمام فعالیت ها که فرهنگ است چقدر دور افتاده ایم . سخن زیاد است ولی به هر جهت نمی توان بدون عمل کاری به جایی برد مگر اینکه مردم و مسئولین خود را مکلف بدانند و وظیفه خود را به نحو مطلوب انجام دهند . امید به آینده ای روشن ...
محمد جواد آقایی میبدی سرپرست گروه تئاتر جوان در بین برخی از اعضای گروه خود گفت : به حواشی تئاتر اهمیتی نخواهیم داد . آنچه مهم است میزان رشد ماست ...
رشد ما در شهرمان ، رشد ما در استان و رشد ما در کشور ملاک اصلی ما خواهد بود . نباید نگاه کنیم چقدر در رابطه با دیگران یا حتی خود ما بد یا خوب می گویند . باید نگاه منطقی کنیم و میزان رشد ماهانه و سالانه خود را ببینیم . اگر این روش را ادامه دهیم سالهای از دست رفته را می توانیم جبران کنیم و اگر دوباره به حواشی برگردیم باز در جا خواهیم زد . متاسفانه برخی یا خودآگاه یا ناخودآگاه در گروه یا خارج از گروه سعی در ایجاد حواشی نادرست داشتند که حتی گاهی ذهن بنده را نیز درگیر خود کرده بود . اما از همین لحظه اعلام می کنم که بنده به هیچ عنوان درگیر این مسائل نخواهم شد و در صورت ملاحظه بدون هیچگونه چشم پوشی فقط اخراج اشخاص مربوطه از گروه و برخورد قاطع با افراد بیرون از گروه را خواهم داشت . بنده وقت خود را تلف نمی کنم تا برخی بچه های تازه به دوران رسیده به عیش و نوش خود بپردازند و سالیان سال زحمت دیگران را هدر دهند . یا در کنار ما تئاتر و فعالیت تئاتری مثبت با توجه به عرف شهرمان صورت می گیرد، یا تعطیل خواهد شد .
آقایی در ادامه افزود : البته اعتقاد من بر این است که حواشی گاهی باعث به خود آمدن و روشن شدن می شود و انسان دوست و دشمن خود را بهتر می شناسد ولی اگر انسان با تدبیری نباشی در حواشی و مسائل اطراف آن غرق می شوی و درگیری ذهنی تو باعث می شود تا از اصل حرکت غافل بمانی . تازه این بخش کوچکی از اثرات نامطلوب حواشی در کنار حسن های آن می باشد و اگر کنترل نشود دوستی ها و خوبی ها از میان می رود و تصمیمات عجولانه و کورکورانه باعث خیلی چیزها می شود که حتما خیلی ها تجربه کرده اند . در شرایطی که ما ظرفیت وجود حواشی مکمل را نداریم بهتر است که حواشی بسیار کمرنگ و بی ارزش بمانند و اصل حرکت را رقابت بین خود و دیگران باشد که رشد آن نیز بیشتر و کارساز تر است .
درپایان سرپرست گروه گفت لازم می دانم حرفهای بزرگان را برای اینکه به اصل حرکتمان توجه کنیم گوشزد و تکرار کنم :
بهتر است نیم کیلو باشی اما خودت باشی ...
- بد بختانه هم نوعان ما طوری ساخته شده اند که افرادی که در راههای صاف و کوبیده شده راه میروند ، پیوسته بر کسانیکه میکوشند راه جدیدی پیدا کنند سنگ می اندازند .
- بدترین پاداش یک استاد این است که شاگردانش تا ابد در حال شاگردی باقی بمانند .
- ارزش هنر را باید هنرشناس معین کند نه مردم توی کوچه ، به تعریف این و آن غره نشوید و خود را هنرمند نشناسید بگذارید مقام و شخصیت شما بی آنکه به دیگران تحمیل گردد ، شناخته شود .
- تجربه نشان داده است افرادی که دارای نبوغ هنری فوق العاده ای بوده اند در ریاضیات استعداد نداشته اند هیچکس نمی تواند در هر دو رشته ممتاز گردد .
- تنها وظیفه هنرپیشه این نیست که روی صحنه بازی کند بلکه باید با زندگی طبیعی وسیله ی انتقال افکار نویسنده به تماشاگر بشود . چه خوشبختند هنرپیشگانی که به جای ایفای نقش بازی کردن وظیفه ی فهماندن به مردم را انجام می دهند .
- در هنر به تعویق انداختن ، تنبلی ، هوسها ، اختناق ، بدخوئی ، نفهمیدن ، نقص و تکرار اشتباه و تمام اینها زیانبخش است باید از بین برود ، برای نیل به مقام منافع هنرپیشگی باید مانند کودکان که به بازی خود ایمان دارند به خویش مومن باشید تا به واقعیت هنر پی برده هنرمندی بزرگ گردید .
-هر کس مرتکب اشتباهی نشده اکتشافی هم نکرده است .
- از کینه توزی بپرهیز زیرا هنر نوعی رستگاریست ، ما را از خواستن یعنی درد و رنج و پستی آزادی می بخشد و تصاویر زندگانی را دلربائی می دهد .
و هزاران جمله زیبای دیگر که بزرگان با ایمان برزبان راندند و ما نیز باید تجربه کنیم و نکات تازه را ارائه دهیم .
”داریوش مودبیان گفت: جشنواره باید پایان یک راه باشد، نه آغاز یک راه. در واقع تنها اجرای نمایش برای تماشاگران کافی نیست، زیرا گروه ها گرچه در هنگام برگزاری جشنواره موفق اند، اما تجربه کافی ندارند ...
"داریوش مودبیان" در گفت و گو با سایت ایران تئاتر، ضمن تاکید بر سازماندهی جشنواره تئاتر استانی اظهار کرد: به نظرم برگزاری جشنواره، حرکت مفیدی است که هنوز تبدیل به یک جنبش و جریان نشده است. در چنین جشنواره ای باید در زمینه های زیرساختی، مانند احداث پلاتو، برگزاری کارگاه های متنوع و متعدد و آموزش های کوتاه مدت و میان مدت اقدام کرد، نه این که فقط به بحث های تئوریک پرداخت. مودبیان همچنین در مورد ویژگی های الزامی جشنواره تشریح کرد: جشنواره باید موجب ارتقای کیفی فرهنگ باشد و نه به دنبال آمار و ارقام. در واقع بهتر است به جای برگزاری چند جشنواره، که شاید تاثیر به سزایی بر وضعیت تئاتر نداشته باشند، جشنواره ها یکی شوند و مسئولان و گروه های نمایشی در پی اجرای عمومی باشند. تا وقتی که تئاتر و جریان تئاتری نداریم، این جشنواره نمی تواند جایگاهی میان تماشاگران داشته باشند، بلکه تنها فرصتی است تا گروه ها از طریق آن به اجرای نمایش و معرفی خود بپردازند.
حال با این اوصاف و صحبت های بسیار دیگر که توسط استادان بزرگ دیگر مطرح می شود دوستان سردم دار تئاتر استان یزد باید چه فکری برای تئاتر یزد بکنند که هر سال ضعیف تر و بی بنیاد تر نباشد . مطمئنا باید گروه ها و ستاد جشنواره دست به دست هم دهند و برنامه ای اساسی برای سال آینده طراحی کنند که مثل جشنواره امسال گروه های شهرستان ها فدا نشوند .
در نشست کارگردانان تئاتر، جدول اجرای 8 ماهه تئاتر شهر یزد بسته شد و از اول مهرماه سال جاری حداقل به مدت 8 ماه در سالنهای تئاتر این شهر، اجرای مستمر خواهد بود...
در نشستی که بر اساس اعلام و دعوت قبلی انجمن نمایش با حضور کارگردانان 16 اثر تولید شده نمایشی در تالار هنر برگزار شد، این کارگردانان توافق کردند تا از ابتدای مهرماه 92 تا پایان اردیبهشت ماه 93 در تالارهای هنر، پلاتوی تالار هنر و تالار شرف الدین علی یزد به اجرای عمومی بپردازند.
سرپرست گروه تئاتر جوان بعد از این جلسه ابراز کرد : حرکت انجمن هنرهای نمایشی یزد برای اجرای مستمر تئاتر قابل تحسین است . اما بهتر است در اجرای این برنامه حرکت شروع و آغازین خود را با جدیت تمام شروع کند و ثابت کند که برای انجام این امر هیچ تعارفی ندارد . این حرکت انجمن باعث می شود تا رونق بیشتری در تئاتر استان شکل بگیرد و مردمی تر شود . از هر لحاظ هنرمندان باید همکاری کنند و در حرکت نخست حتما باید هنرمندان هم از خیلی چیزها بگذرند تا آینده تئاتر یزد خوب شود . مثلا دوستانی که فقط به پول گیر داده بودند باید بدانند که اگر الان فقط به پول نگاه نکنند در آینده گیشه ها می توانند در این امر یاریگر ما باشند وقتی تماشاچی جذب شود مشکل پول هم حل می شود . در هر صورت هدف انجمن مردمی کردن هنر تئاتر است و این حرکت نیازمند حمایت است و دوستان انجمن نباید فردا به هر دلیلی از این حرکت باز ایستند . باید تداوم این حرکت حتی با انصراف برخی از گروه ها ادامه یابد و برای گروه هایی که اجرا دارند و بیشتر به این امر توجه دارند توجه بیشتری بشود . امیدوارم هنرمندان این حرکت خوب را همیاری کنند و در آینده برداشت خوبی داشته باشند . به امید تئاتری بهتر برای مردم ...
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه شانزدهمین دوره جشنواره تئاتر آیینی و سنتی گفت :
بسیاری از نمایشها نگاهی نخبهگرایانه دارند/ باید تئاتر را به جریان زندگی مردم ببریم ...
دغدغههای بودجه ما را از تولید محتوا باز میدارد
علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنانی ضمن سپاسگزاری از حضور بزرگان تئاتر کشور در این جشنواره گفت: ما باید تئاتر را به جریان زندگی مردم ببریم و برای این کار هم مشکلاتی بسیاری داریم. از استادهایی که با حضورشان این جشنواره را رونق دادند و نامشان برای این جشنواره اعتبار ایجاد کرد سپاسگزارم.
مرادخانی با تاکید بر لزوم بهتر شدن وضعیت جذب اعتبارهای جشنواره اظهار کرد: آنچه تا کنون انجام شده از بدیهیات بوده و من امیدوارم در سال های آینده جشنواره تئاتر آیینی و سنتی بتواند بدون دغدغه های مالی برای جذب اعتبارهای دقیقه 90، با خیال راحت به کارش بپردازد و دوستان هنرمند با خیالی آسوده به ایجاد آثار هنری بپردازند.
وی ادامه داد: دغدغه بودجه و امکانات گاهی آنقدر زیاد می شود که برگزار کننده های جشنواره یادشان می رود کارهای لازم برای بهتر کردن محتویات آثار را انجام دهند. امیدوارم در سال های آینده بتوانیم در این زمینه بهتر عمل کنیم و از هم اکنون باید به فکر جشنواره های آینده باشیم.
نمایشهای آیینی نگاهی چند لایه به جامعه دارند
معاون هنری وزیر فرهنگ با اشاره به نگاه حکیمانه ای که در تئاتر های آیینی وجود دارد، گفت: نمایش های آئینی و سنتی همواره نگاهی حکیمانه دارد و در عین سادگی، بسیاری از مسائل را برای جامعه به گونه ای ظریف بیان می کند. در واقع این جشنواره نگاهی چند لایه به جامعه دارد.
وی ادامه داد: من زمانی که کوچک بودم کارهای آقای سعدی افشار را از نزدیک می دیدم؛ در اجراهای ایشان گاهی یک جمله از او بیان کننده شاکله اصلی نمایش بود.
مرادخانی با اشاره به برقراری ارتباط توده مردم با نمایش های آیینی اظهار کرد: در بسیاری از نمایش های کنونی کشورمان نگاهی نخبه گرایانه وجود دارد؛ در واقع این نمایش ها سخنشان را به گونه ای بیان می کنند که تنها قشر نخبه کشور می توانند آن را درک کنند. در این میان نمایش های آیینی و سنتی این توفیق را داشته اند که مخاطب های خود را در میان توده های مردم پیدا کنند.
اجراهای عمومی را پیگیری میکنم
وی همچنین به اجراهای عمومی تاکید کرد و گفت: اجرای عمومی را من پیگیری کردم و امیدوارم به زودی در کنار تئاتر شهر شاهد اجراهای میدانی همین تئاتر های آیینی و سنتی باشیم. ارتباط هایمان را با شهرداری تهران بهتر و بیشتر می کنیم تا بتوانیم خدمت رسانی بهتری به جامعه هنری داشته باشیم. امیدواریم که این فعالیت ها در قالب اجراهای عمومی خود را بیش از پیش نشان دهد و تنها به برگزاری جشنواره ها بسنده نکنیم.
مرادخانی در بخش دیگری از صحبت هایش به ارتباط بیشتر وزارت فرهنگ با شهرداری تهران تاکید و اظهار کرد: قرار هست که به اتفاق آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجموعه ای از فعالیت های شهرداری تهران را بازدید کنیم و سالن هایی که برای تئاتر مناسب هست را در اختیار بگیریم.
درباره وضعیت برج آزادی من هم گلایه دارم
معاون هنری وزیر فرهنگ با اشاره به صحبت های یکی از نمایندگان مجلس درباره وضعیت نامناسب برج آزادی گفت: ما در این روزگار اوضاع چندان مناسبی نداریم. امروز خانم افتخاری در مجلس از وضعیت برج آزادی گلایه داشتند؛ من هم با نظر ایشان موافقم و معتقدم که تمام مجموعه هایی که زیر نظر معاونت هنری هستند به یک بازنگری اساسی در کارهایشان نیاز دارند و به سازه های این مجموعه ها هم باید رسیدگی شوند.
مرادخانی در پایان گفت: زیر ساخت های ما دچار مشکل است و ما باید به وضعیت آنها رسیدگی کنیم. تمام فعالیت های ما با پشتوانه همین مجموعه ها انجام می شود. تلاش می کنیم که هر چه زودتر مشکلات موجود در این باره حل شود.
اجرای نمایشهای تعزیه در مناسبتهای خاص تاثیرات بیشتری بروی مخاطبان
میگذارد زیرا مذهب ریشه در باورهای ایرانیان دارد و اجرای نمایشهای تعزیه
نیز مسلما تاثیرگذار است. در نمایش سوگواره یتیمان حضرت علی (ع) نیز بخش هایی از تعزیه باعث اثر بخشی دو چندان کار گردیده است ...
به گزارش خبرنگار تئاتر ، عصاره تعزیه تقابل خیر و شر است که از
آغاز پیدایش همواره دغدغه انسان بوده و این موضوع در تعزیه به شکلی
هنرمندانه و آمیخته با اعتقادات مذهبی بیان میشود. از این طریق مفهوم
عمیقی با شیوهای مناسب به گونهای که مردم در آن نقش فعال دارند بیان
میشود.
ریشههای آیین تعزیه به آیینهای سوگواری پیش از اسلام بازمی گردد،
آیینهایی چون سوگ سیاوش که پیش از این در ایران انجام میشده و نمادهایی
چون تابوت سیاوش که در این مراسم مورد استفاده قرار میگرفت، در تعزیه نیز
نمادهایی از واقعه عاشورا همچون نخل، کتل استفاده میشود و با گذشت زمان
دیالوگ و گفت وگو نیز وارد این نمایش آیینی و سنتی شد.
تعزیهها ابتدا به صورت سیار بودند با گذشت زمان به مجالس ثابت تبدیل
شدند و با گسترش مجالس شبیه خوانی و استقبال مردم مجالس متعددی شکل گرفت و
ابتدا مجالس 72 تن مربوط به روز عاشورا و بعد مجالسی با موضوعات دیگر ایجاد
شد. بیش از 400 موضوع و عنوان برای تعزیه وجود دارد که اگر هر روز از سال
یک موضوع اجرا شود باز هم هم موضوعاتی باقی میماند که در سال اجرا نشوند.
در صد سال اخیر هنر تعزیه با چالش هایی روبه رو شده و هم اکنون این هنر
به توجه بیشتری نیاز دارد تا به حفظ و اشاعه آن کمک شود. هر حرکت پژوهشی که
ذهن ها را به سمت تفکر در این هنر و جدا نگه داشتن تعزیه از تحریف ها سوق
دهد قابل ارج و قدردانی است. تعزیه میراثی است که توسط به رسمیت شناخته شده
است.
اجرای نمایشهای تعزیه همزمان با شبهای ماه مبارك رمضان حركت بسیار
خوبی است. زیرا تعزیه یكی از قدیمیترین گونههای نمایش در ایران است كه
ارزش خاصی در فرهنگ و هنر نمایش ما دارد.
اجرای نمایشهای تعزیه در مناسبتهای خاص تاثیرات بیشتری بروی مخاطبان
میگذارد زیرا مذهب ریشه در باورهای ایرانیان دارد و اجرای نمایشهای تعزیه
نیز مسلما تاثیرگذار است.
اجرا تعزیه در محوطه بازمجموعه خانه هنرمندان ایران مخاطبان نمایشهای
تماشاخانه ایرانشهر و افراد دیگری كه شاید آشنایی كافی با نمایش تعزیه را
نداشته باشند، میتوانند به تماشای تعزیه بپردازند و این حركت نوعی معرفی
هنرهای نمایشی ایرانی به مخاطبان است. اجرای تعزیه در شبهای قدر باعث
احیاء هنر تعزیه میشود.
به گزارش از واحد آموزش و پژوهش گروه تئاتر جوان میبد ، طرح آسیب شناسی تئاتر میبد در جهت رشد و ارتقای سطح کیفی تئاتر و مخاطب مداری این هنر آغاز گردید .
در این طرح برنامه ریزی گردیده است تا با توجه به فرم های آسیب شناسی که توسط یکی از معتبرترین بخش های نظارت بر تولید تئاتر تنظیم گردیده است . با نظر و مشاوره دوستان هنرمند شهرستانی مربوطه و کارشناسانی که در این زمینه قرار است به جمع بندی نظرات و پژوهش ها بپردازند، راهکارهایی در جهت ساخت و تولیدات مورد نیاز شهر میبد پیشنهاد گردد تا با این روش هم مخاطبان تئاتر را افزایش دهیم و هم نوع تولیدات گروه را مشخص کنیم و حتی در اختیار گروه های دیگر نیز قرار دهیم . در حال حاضر طرح آماده اجرا می باشد و شروع آن از اول اسفند ماه 1391 و تا اواخر خرداد ماه 1392 ادامه خواهد داشت . در تکمیل این طرح گزارشاتی نیز از پیشکسوتان تئاتر میبد ، دیدگاه مسئولین شهرستان و استان نسبت به جایگاه تئاتر میبد و همچنین ارزیابی میزان مخاطب تئاتر میبد تهیه می گردد . کلیه آمار به دست آمده از این طرح بعد از تائید مراکز مربوطه در این سایت به معرض دید عموم قرار خواهد گرفت . با امید به اینکه این حرکت گامی باشد در جهت رشد و اعتلای هنر تئاتر شهرستان میبد، دست نیاز خود را به سوی همه شما دراز می کنیم و منتظریم تا هنرمندان همکاری خود را اعلام نمایند .
سید عبدالعظیم پویا در پنجمین شب اجرا به همراه هیئت همراه به دیدن نمایش سیمرغ آمدند .
سيد عبد العظيم پويا«سيد عبد العظيم پويا»، متولد «ميبد» و فرزند «سيد علي»، پس از تحصيلات مقدماتي در «ميبد» و «اصفهان»، مدرك كارشناسي علوم اجتماعي را از «دانشگاه تهران» گرفت. وي تحصيلات خود را در دوره كارشناسي ارشد جامعه شناسي هنر در «دانشگاه استراسبورگ» در «فرانسه» ادامه داد ولي به ايران بازگشت و به فعاليت هاي پژوهشي پرداخت. او در سال 1381 مولف نمونه استان يزد شناخته شد. از او كتاب هاي «زندان اسكندر از نگاهي ديگر»، «سيماي باستاني شهر ميبد» و «آب نامه يزد» به چاپ رسيده است.پاره اي از مسيوليت ها و فعاليت هاي وي را مي توان اين گونه برشمرد: عضو «شوراي پژوهش اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي يزد»، عضو شوراي نويسندگان «فصل نامه فرهنگ يزد»، عضو «انجمن ميراث فرهنگي و انجمن ياوران يادگار هاي فرهنگي ميبد»، عضو شوراي سردبيري «هفته نامه سايبان»، مسيول «هنرستان هنر هاي تجسمي» در يزد، مدرس «دانشگاه ميبد»، همكاري در تاسيس «مركز يزد شناسي»، همكاري با «روزنامه نداي يزد»، تاسيس «هنرستان هنر هاي تجسمي» در يزد و «ميبد»، راه اندازي «موزه زيلو هاي تاريخي ميبد»، همكاري با «موسسه مطالعات و تحقيقات تهران»، مديريت «بنياد ميبدي» و چاپ مقاله هاي متعدد در نشريه ها و مجله ها.
در پایان اجرای نمایش سیمرغ جناب آقای پویا با کمال خوشحالی این حرکت گروه تئاتر جوان را قابل تحسین دانست و اظهار داشت باور نمی کردم که چنین نمایشی در شهرستان میبد به اجرا رسیده باشد و واقعا کارگردان کار توانسته است کاری کند که از بچه های میبدی چیزی را نشان دهد که همه باور کنند میبدی ها هم می توانند حرکتی رو به رشد و متفاوت از گذشته را ارائه دهند . اما چه خوب بود که ما تماشاچیان بیشتری را می دیدیم که استقبال بهتری از نمایش می کردند . و این باید ریشه یابی شود و هر جور هست مردم را به سالن تئاتر دعوت کرد .
کارگردان نمایش در ادامه صحبت ها اظهار کرد : که بنده فکر می کنم اشتباه از مدیریت درست تولیدات نمایشی به این شکل است و چون نمایش های مناسبی تابحال برای اجرای عموم در میبد اجرا نشده است و این روند ادامه پیدا نکرده مردم مزاج و طبعی پیدا کرده اند که نمی توان به راحتی آنرا تغییر داد و این به آسیب شناسی دقیق نیاز دارد و باید گروه ها به تولیدات در خور شهر میبد بپردازند تا در آینده با استقبال خوب مردم مواجه شویم .
جناب آقای پویا در پایان از این حرکت ارزشمند تقدیر و سپاس کرد و گفت : این حرکت باید ادامه پیدا کند و جلساتی نیز برای ارائه راهکارهای تولیدات بهتر برگزار شود تا در آینده اثرات آن را شاهد باشیم . میبد از دیر باز در میادین و جاهای مختلف آن نمایش های متعددی اجرا شده است که مطمئنا اگر کمرنگ نمی شد در کشور سرآمد می شد . اما از هم اکنون باید آن را بسط و گسترش داد . امیدواریم در آینده نزدیک بتوانیم تعاملی در جهت ارتقای این هنر مقدس و پرارزش داشته باشیم .
به گزارش روابط عمومی گروه نمایش شاپرک خانم همانطور که قبلا برنامه ریزی شده بود برای اجرا آماده گردیده است ...
به گزارش روابط عمومی گروه نمایش شاپرک خانم همانطور که قبلا برنامه ریزی شده بود برای اجرا آماده گردیده است . و از اول تا هفتم خرداد ماه 91 به اجرا خواهد رسید.این در حالی است که گروه برای دومین بار به صورت رسمی و با فروش بلیط اجرای خود را به مردم ارائه می دهد . بهای بلیط این نمایش 2000 تومان در نظر گرفته شده است که امیدواریم با استقبال خوب مردم و ارزش قائل شدن به این هنر شاهد پیشرفت روز افزون این هنر در میبد باشیم . کلیه عوامل این اثر نمایشی که به کارگردانی مهدی کارگر می باشد حدودا 20 نفر می باشند . سرپرست گروه نیز در جمع بچه های تولید این مجموعه گفت : امیدواریم تولیدات آینده بخش کودک از کیفیت بالاتری برخوردار باشد . و ما این پتانسیل را در مجموعه خودمان مشاهده کردیم که می توانند از بهترین ها در استان باشند . اما نیازمند تلاش و آموزش درست هستند . خواهش دارم عوامل نمایش مطالعات خود را در زمینه تئاتر کودک بالا ببرند و با روش نو و جدید به تولید تئاتر بپردازند .